درود به تک تک فندوقکام😍❤️
زمانی که این متن رو نوشتم قرار بود اولین بار باشه که باهاتون صحبت میکنم ولی خب کسی از فرداش خبر نداره 😂
من توی واتپد تازه کارم اما توی تلگرام دارم وارد سال هشتم فن فیک نویسیم میشم و دیگه میانسال حسابم ،پس قرار نیست سر ووت و کامنت غر بزنم من گرگ بارون دیدم.
همونطور که توی بیو گفتم فیک های کامل زیاد دارم و به مرور اگه شرایط نت ایران اجازه بده آپشون میکنم پس اکانتم رو فالو کنین ضرر نداره و همینطور چنل تلگرام هم هست پس میتونین واسه داشتن پی دی اف ها جوین بشین.حالا میرسیم به آلفای قرمز و پر دردسرم همونطور که از ۹۹ درصد نویسنده های ژانر امگاورس شنیدین این ژانر دست نویسنده رو واسه ساخت دنیای مورد علاقه اشون باز میذاره پس هرکسی قوانین خودش رو برای فیکش میسازه.
پس ماهم یه سری قوانین داریم که مخصوص همین فیکه اونا رو لازمه بدونین و دلیل اینکه همون اول داستان نگفتمشون اینه که ممکنه بعضی جاها رو اسپویل کنه .قانون شماره 1⃣
آلفاها بخاطر قوانین طبیعت بطور معمول حق جفت گیری با هم رو ندارن تا با تولد یه آلفای حقیقی توازن قدرت رو برهم نزنن ،اما جفت های تقدیری بر هرچیزی ارجهیت دارن بنابراین جفت های آلفای تقدیری میتونن بدون هیچ مشکلی توی پک باهم جفت بشن و حتی جفت گیری کنن ،گرچه به راحتی زوج های امگا و آلفا نیست.
✅داشتن جفت تقدیری برای آلفا های حقیقی بسته به شرایط گرگشون و قدرتشه ،هر آلفا میتونه چندتا جفت داشته باشه اما گرگش به هر کدوم که بیشتر دوست داشته باشه واکنش میده ،معمولا علاقه شخص هم توی تصمیم گرگش و الهه ماه تاثیر داره.قانون شماره 2⃣
بتاها برای انتخاب جفت کاملا آزادن
بتاها به شدت باهوش ،زیرک و مسئولیت پذیرن و برخلاف دو دسته دیگه موجودات عاطفی و احساسی ای نیستن و تمرکز بیشتری نسبت به بقیه روی وظیفشون دارن.
خیلی کم پیش میاد که یه بتا جفت تقدیری داشته باشه ،بنابراین برای انتخاب جفت یا همسر آزادن تا بین امگاها یا بتاها انتخاب انجام بدن.
همونطور که گفته شد برای یه بتا شانس خیلی کمی هست تا جفت و مخصوصا جفت آلفا داشته باشه اما موردهای کمی که وجود دارن از نظر بقیه بشدت خوش شانسن.قانون شماره 3⃣
امگاهای نر کمیاب یا نایاب نیستن و قابلیت باروری ندارن -فیک کلا امپرگ نیست - اما مثل امگاهای ماده باهوش و مهربونن و همینطور دست کم گرفته میشن و باید برای حقوقشون بجنگن ،همچنین خانواده ها از داشتن فرزندی با ماهیت امگای نر خیلی خوشحال نمیشن.محیط زندگی گرگ ها🐺
باقی مانده گرگ ها بعد از جنگ بزرگ به سمت جنگل بزرگ و دور دستی میرن تا دور از بقیه دسته ها آسیب هاشون رو درمان و جبران کنن.
بنابراین اون ها جنگل رو بعنوان محل زندگی ابدیشون انتخاب کردن و ارتباطشون رو با بقیه دسته ها بشدت محدود و مخفی نگه داشتن ،دلیلش بعد از حفظ امنیت خجالت بخاطر کشته شدن موجودات بیگناهه.❌هنوز بخش هایی از اعماق جنگل هست که جز قلمرو گرگ ها نیست و طبق قوانین هیچ گرگی حق ورود بهشون رو نداره ،افسانه ها میگن جادوگرها از تاریکی اعماق جنگل انرژی میگیرن❌
انسان ها 👩🏻🧑🏻
حقیقت وجود بقیه دسته ها یه راز مگو نیست اما دسته ها برای جلوگیری از هر درگیری ای ارتباطشون رو باهم به حداقل رسوندن ،اما از دیدارهای اتفاقی نمیشه فرار کرد ،شکارچی ها و بعضی از انسان های کنجکاو وارد جنگل میشن و اگه گیر ولگردها نیوفتن خیلی خوش شانسن.
در برخی موارد کمیاب ممکنه بعضی از گرگ ها جفتشون رو جایی خارج از قلمرو پیدا کنن بنابراین باید برای حفظ امنیت خودشون و قلمروشون اونجا رو ترک کنن.🌈خلوص رنگ خز گرگ ها از قدرتشون سرچشمه میگیره و گرگ های با خز یک رنگ قوی تر هستن.
نکته آخر اینه که دنیای رد الفا یه دنیای کوچیک درست شده از چندین دسته از موجوداته
انسان ها
گرگ ها
جادوگرها
و.....
توی فضای داستان دسته های مختلف کنار هم یا توی یه محدوده مخصوص به خودشون زندگی میکنن -بعد زمانی یا دنیای موازی نیست-و بسته به تشخیص سرپرستا و رئسای هر دسته اون ها میتونن باهم ارتباط داشته باشن و شما میتونین رد آلفا رو یه فن فیک تاریخی در نظر بگیرین اما توی ژانر گفته نشده چون فضای زندگی مدرن چیزی نبود که بتونه به محتوایی که مد نظرمه شبیه باشه.
YOU ARE READING
Red Alpha 🐺🌙
Fanfictionبکهیون پسر کوچیک لیدر پک سان ریور هیچوقت فکر نمیکرد با شناخته شدنش به عنوان آلفا قراره زندگیش دگرگون بشه و پا توی دنیایی بزاره که مقابله با آدمای اطرافش اصلا راحت نیست. Red Alpha 🐺🌙 Genre:Romance,Omegavers،Slice of life,Smut Main Cpl Chanbaek ,Ka...