کیونگسو هیچوقت اهل پیدا کردن دوست نبود و تلاشی براش نمیکرد ،بکهیون یه استثنا بود و کیونگسو فقط خیلی نامحسوس واسه نگه داشتن بکهیون تلاش کرده بود وقتی خوابگاهشون از هم جدا شده بود کیونگسو یک هفته کامل نمیتونست بدون پچ پچ های آخر شبش با بکهیون بخوابه و بلاخره وقتی بیخوابی شدیدش به چشم اومد ووهیون هیونگ باهاش حرف زده بود و به سبک عجیب خودش متقاعدش کرده بود که تنها نیست و تمام وقتای آزادشون رو میتونن مثل قبل باهم خوش بگذرونن گرچه همون وقت آزاد کوفتی هم خیلی کم پیدا میشد.
بکهیون طبق قوانین آلفاها تمرینات بدنی سخت داشت و بتا ها علاوه بر تمرینات دفاعی که قراره تو مواقع اضطراری زنده نگهشون داره ،یه سری درس های مربوط به استراتژی جنگی و مزخرفاتی شبیه بهش هم داشتن ،درسی که درخواست مستقیم سونگ گیو هیونگ بود تا تمرکز همه امور رو از روی آلفاها برداره و نقش بقیه دسته ها رو هم توی مدیریت پک پررنگ تر کنه انگار این مورد یکی از دلایلی بود که قبلا باعث شده بود زیاد سونگ گیو رو توی خونه بکهیون ببینه ،البته سونگ گیو هیچوقت کیونگسو رو ندیده بود چون کیونگسو یه موش کوچولوی آماده فرار بود و پیدا کردن یه گوشه دنج واسه مخفی شدن توی خونه بزرگ و شلوغ آلفای اصلی پک زیاد سخت نبود.با ایستادن ارابه کیونگسو بی حوصله کوله ی برزنتیش رو چنگ زد و از توی ارابه بیرون پرید
نبودن بکهیون واقعا آزار دهنده بود و کیونگسو رو بی حوصله تر از قبل میکرد اما چاره ای نداشت کیونگسو سال ها بود که نبودن بکهیون کنارش توی هر لحظه رو تجربه کرده بود.
-خونه بهت خوش گذشت ؟
خب یه موضوع مهمی این وسط بود "کیم جونگین" کسی که درست از شبی که به لطف یونگچول آسیب دیده بود یهو شبیه یه شوالیه پیداش شده بود و جای خالی بکهیونی که تا یه مدت از کیونگسو فاصله میگرفت رو پر کرده بود و وقتی ناراحتی کیونگسو رو دیده بود براش توضیح داده بود که بکهیون بیخیالش نشده و فقط چون خودش رو مقصر آسیب دیدن کیونگسو میدونه ازش فاصله میگیره و خوب بعد همون جونگین بیچاره بود که تلاش کرده بود بکهیون رو از زیر چنگ و دندون کیونگسو نجات بده چون کیونگسو بعد از فهمیدن چرندی که بکهیون گفته بود خیلی خوب برخورد نکرده بود.
کیونگسو به نبود یونگچول و آرامشی که توی ۲-۳سال گذشته داشتن رو هم به یاد آورد ،به خاطر حضور آلفای قهوه ای که کیونگسو الان میدونست همون آلفایی که نگاهش رو روز اول ورود به پک دزدیده یونگچول دیگه کمتر اطرافشون دیده میشد اما اونا یه دعوایی اساسی رو تجربه کرده بودن و کیونگسو هنوز زخم گوشه ابروش رو بعنوان یادگاری از درگیری با آلفای عوضی داشت ،کار یونگچول باعث شده بود به منطقه مرزی تبعید بشه حالا نه دقیقا تبعید ولی خوب یونگچول تبدیل شده بود به نگهبان تمام وقت دیوارهای چوبی و حق نداشت دیگه سمت اردوگاه یا منطقه مسکونی بره ،ولی اون احمق بازم گند زده بود این بار یه گند اساسی اون حرومزاده به امگایی که از قضا دوست بکهیون و دستیار ووهیون هیونگ بود حمله کرده بود و به دختر بیچاره آسیب زده بود اما همه زود رسیده بودن و نذاشتن بیشتر پیش بره و کیونگسو اون روز بود که فهمید چرا همه از سونگ گیو هیونگی که اونا فقط مهربونی با خودشون و لطافتش با جفتش رو دیده بودن میترسن.
سونگ گیو هیونگِ عصبانی از طوفانی که چند سال قبل اومده بود و بخش زیادی از منطقه مسکونی رو خراب کرده بود هم نابودگرتر بود و وقتی یونگچول رو از زیر دستش بیرون کشیدن روی لبه مرگ و زندگی دست و پا میزد و خیلی سگ جون و خوش شانس بود که زنده موند تا مجازات بشه و از پک با لگد بیرونش بندازن.
-هی کلاغ کوچولو کجا سیر میکنی؟
جونگین که نگاه مات کیونگ ساکت رو دید صداش زد و پسر کوچیکتر خجالت زده چندبار پلک زد.
-هیچ جا یعنی همین جا..
جونگین با لبخند جلو اومد بتا رو خیلی کوتاه بغل کرد و با گرفتن کوله اش از دستش دست گرم خودش رو جایگزین بند زمخت کرد ،ارابه کمی با فاصله از اردوگاه مسافراش رو پیاده کرده بود پس میتونستن باهم قدم بزنن.
-ازت پرسیدم خونه چطور بود ،خوش گذشت؟
کیونگسو با اکراه نگاهش رو از دست هاشون که بشدت داشت باعث پمپاژ آبنبات توی رگ هاش میشد گرفت.
-خوب بود ،خانواده ام مثل قبل بودن شیفت شب و یه همچین چیزایی پس بجز شب اول بقیه اش رو توی خونه بیون ها گذروندم و برای دیدن تبدیل بکهیون هم یه شب رو تا صبح توی جنگل گذروندیم.
-اوه هی واقعا یادم رفته بود ،گرگش رو دیدی ؟تونست بدون دردسر تبدیل بشه ؟
جونگین هیجان زده پرسید و مشتاق به کیونگسو خیره شد.
-آره ،تونست توی تلاش اولش تبدیل بشه گرچه خیلی درد کشید اما گرگش بشدت باشکوه بود و زیر نور ماه برق میزد و خب بزرگ بود تقریبا هم اندازه گرگت بود ،گذاشت به خزهاش دست بزنم گرچه قبل از تبدیلش ازم قول گرفته بود که خزهاش رو نکنم یا نکشم.

KAMU SEDANG MEMBACA
Red Alpha 🐺🌙
Fiksi Penggemarبکهیون پسر کوچیک لیدر پک سان ریور هیچوقت فکر نمیکرد با شناخته شدنش به عنوان آلفا قراره زندگیش دگرگون بشه و پا توی دنیایی بزاره که مقابله با آدمای اطرافش اصلا راحت نیست. Red Alpha 🐺🌙 Genre:Romance,Omegavers،Slice of life,Smut Main Cpl Chanbaek ,Ka...