🕷THE RUMORS🕷

3.1K 660 191
                                    


پارت ۱۰:
شایعات


-وات ده فاک؟

تهیونگ مجبور شد گوشی رو از گوشش فاصله بده تا فریاد دوست صمیمیش پرده هاش گوشش رو پاره نکنه. جیمین با عصبانیت ادامه داد:
-تو چه گوهی خوردی؟

-لطفا مجبورم نکن دوباره بگمش.
تهیونگ صورتش رو توی بالش مخفی کرد و زمزه کنان غر زد.

جیمین با عصبانیت تکرار کرد:
-تو الان به من چی گفتی کیم تهیونگ؟

-

من جئون جونگکوک رو بوسیدم.

-داری به من میگی؟ توی اون دیلی نیوز کیری که همه اذیتت میکنن و بهت القابی میدن که نیستی رفتی با یکی از کارمند ها میک لاو کردی؟

سپس جیغ کشید:
-دیوونه شدی؟

تهیونگ بالاخره چرخید و به سقف ترک خورده ی سوییت کوچیکش خیره شد:
-میدونم... میدونم... خیلی کار مزخرفی کردم ولی جونگکوک... اون فرق داره با بقیه... اون...

-الکی برا من ادا کسایی که کراش زدن درنیار، همه ی پسرای اروپایی یه گوهن.

جیمین طوری که انگار چیزی توی دهنش بود، مدام صدام ملچ مولوچش توی گوش های تهیونگ میپیچید. اینکه اونجا شب بود و تهیونگ بجاش مجبور بود، بعد از اون شب ترسناک به سرکار بره بی تاثیر نبود.
-الان من چه غلطی بکنم؟ نمیخوام باهاش رو به رو بشم.

-امروز سرکار نرو.

تهیونگ نگاهش به پنجره افتاد:
-نمیتونم. اندرسون ازم خواست امروز به دفترش برم. نمیدونم دوباره چیکارم داره.

جیمین زیرلب غرغر کرد:
-هیچوقت نباید میذاشتم بری امریکا.

-هی... این چه وضع قوت قلب دادنه؟

جیمین پوفی کرد و درحالی که دهنش پر بود:
-خیله خب... موفق باشی با اون کراش جونگکوکت.

-جیمین چی داری میخوری؟ انگار کیر توی دهنته.

صدای جیمین بلند شد:
-به خدا قسم کیم تهیونگ اگه یه روزی بیام اونجا...

-باید برم بای.

تهیونگ خیلی سریع با خنده تلفن رو قطع کرد و از روی تخت بلند شد. نفسش رو بیرون فرستاد و جلوی ایینه ایستاد. دستی توی موهاش کشید و لباس هاش رو چک کرد. در نهایت کت کرمی رنگ بلندش رو روی لباس هاش پوشید و بعد از برداشتن دوربین و وسایل هاش از خونه خارج شد.

🕷🕷🕷

تهیونگ ادامسی داخل دهانش انداخت و درحالی که با استرس میجویدش وارد دیلی نیوز شد. اطراف مثل همیشه شلوغ بود و پسر کوچیکتر منتظر بود افراد مشغول اذیت کردنش بشن.

اما اینبار با این تیتر که *هرزه ی جونگکوک جئون شدی، کیم.*

اما در کمال تعجب وقتی وارد دیلی نیوز شد هیچکس هیچ توجهی بهش نداشت حتی وقتی وارد اسانسور شد و به طبقه ی رئیسش هم رسید کسی چیزی نگفت.

SPIDERMAN🕷| KVTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang