_چه عجب..معلوم هست چند روزه کجایی؟
+بزار برسی بعد بازخواستم کن..
_کجا بودی این چند روز؟؟
امگا شونهای بالا انداخت و گفت
+خونه بودم..!
_خونه بودم خونهام تو خونم هرچی ازت میپرسم همینارا میگی تو خونه بودی و نمیومدی دانشگاه؟+آره خب خونه بودم..
_پس چرا نمیومدی؟مریض بودی؟ها؟تقسیر اون آلفاته؟برم حسابشو برسم؟
+چیکار به اون داری؟؟من خوبم مریض هم نبودم
_مریض نبودی چرا نمیومدی؟
+تهیونگ حالش بد بود برا همین نمیومدم
_چش بود؟
+تو رات بود
_وااقعاا؟؟؟
+هووم
با اخم جلوی امگا ایستاد و مانع رفتنش شد
_به زور باهات خوابید؟برم حسابشو برسم؟مرتیکه عوضی
+چرا فقط میخوای بری بزنیش؟نه بزور نخوابید باهام حالا برو اونطرف ببینم
یونگی رو کنار زد و به طرف دکهای که نزدیکشون بود رفت
آلفا دویید و خودشو بهش رسوند_یعنی چی به زور باهات نخوابید؟خودت باهاش خوابیدی؟آره؟؟
توی صف دکه ایستادن
روی به یونگی گفت+خودش رفت یجای دیگه ولی جونگکوک بردم پیشش نمیدونستم تو راته وقتی فهمیدم خواب بود میخواستم برگردم ولی جونگکوک در رو قفل کرد و نزاشت برگردم
_خاب پس بزور بودی دیگه..!حالا باید برم حساب اون جونگکوک و برسم!!
+نه!وقتی تهیونگ بیدار شد درو برام باز کرد ولی خودم موندم نمیخواستم مثل اون یه عوضی باشم..
_اووو یعنی خودش نمیخواست باهات باشه؟
+دیگه اینو برو از خودش بپرس..
یونگی چشماشو چرخوند و ساندویچ هاشون رو از دکه گرفت
باهم به طرف نیمکت خالی نزدیک اونجا رفتن و نشستن_خب پس دیگه عاشق شدی..
سوکجین بیتفاوت شونهای بالا انداخت و گفت
+خیلی وقته فهمیدم دوستش دارم ولی نمیخواستم قبول کنم عاشق عوضیای مثل اون شدم..!
_حالا چیشده که قبول کردی؟
+چون دیگه تهیونگ اون آلفای عوضیای نیست که به زور مارکم کرد..!
آلفا گازی از ساندویچش زد و با دهن پر گفت
_پس کیه؟
+آلفامعه..!
_عهه نبابا..یعنی باهات خوبه؟
KAMU SEDANG MEMBACA
𝐩乇я𝐅𝐎𝓡ᶜ𝒆
Fiksi PenggemarPerforce ‴ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉ‴ +آره اجباری بود!!ولی شد قشنگ ترین اتفاق زندگیم... Couple: Taejin,kookmin Ganer: romnece,omegaverse,angst,smut,omperg Writer: 𝐒𝐤𝐲