𝟏𝟐: 𝑩𝒚𝒆 𝒉𝒐𝒏𝒆𝒚..😔

437 74 21
                                        

+ته ته!!

-جانم؟

+واقعا فردا باید بری؟

-اوهوم باید برم!

+منم نه میتونم بیام نه میتونم بهت غر بزنم و بگم چرا میری؟!

نگاهی به امگا که سرشو روی شونه‌اش گذاشته بود و با بغض کلماتشو به زبون میاورد کرد

-جینا؟

+میدونم باید بری..ولی...ولی ده روز خیلیه!

کلمات آخرشو با اشک هایی که روی گونه‌ش میریخت گفت
آلفا با تعجب به طرف امگا برگشت و چونه‌ش رو گرفت و آورد بالا

-عشقم داری گریه میکنی؟

امگا سرشو انداخت پایین و با پشت دستش اشک هاشو پاک کرد

تهیونگ دستشو روی گونه های خیس شده‌ش گذاشت و گفت

-مگه ما باهم حرف نزده بودیم؟چرا دوباره داری گریه میکنی؟

با چشم های خیسش بهش نگاه کرد و گفت

+قول میدی...زود برگردی؟

بوسه‌ای روی چشم هاش گذاشت و گفت

-اگه توام بهم قول بدی دیگه گریه نکنی منم قول میدم زود برگردم هووم؟

اشک هایی که دوباره صورتش رو خیس کرده بود رو پاک کرد و گفت

+قول میدم ته توام قول بده زودتر برگردی باشه؟

آلفا موهایی که تو صورت امگا ریخته بود رو کنار زد و گفت

-قول میدم بیبی ولی باید پای حرفت وایسی ها!نمیخوام هیچ کس جز خودم گریه هاتو ببینه هووم!گریه نکن دیگه!

سری تکون داد و گفت

+قول میدم!

لبخندی بهش زد و دستی به صورتش کشید و لب هاش رو روی لب های امگا گذاشت
همونطور که میبوسیدش دستشو زیر رون های امگا برد اونو روی پاش نشوند
کمی ازش فاصله گرفت و گفت

-چجوری ده روز بدون تو دووم بیارم؟

امگا دستشو روی صورت آلفا گذاشت و گفت

+خوشحالم مثل خونوادت تاجر نیستی!!

لبخندی زد و دوباره شروع به بوسیدنش کردن
همونطور که با زبونش دهن امگا رو مزه میکرد دستشو زیر لباسش برد و روی شکم و پهلوش کشید

مکی به زبون امگا زد که ناله‌ای آرومی کرد و خودشو نزدیک تر کرد
بدون اینکه لب هاشو رو ازش جدا کنه دست هاشو زیر رون هاش برد و بلندش کرد و به طرف اتاقشون رفت

وارد اتاق شد و سوکجین رو روی تخت گذاشت و روش خیمه زد
نزدیک صورتش زمزمه کرد

-چرا ازش سیر نمیشم؟

و دوباره لب هاشو رو روی لب های امگا گذاشت
گاز آرومی ازش گرفت و سراق گردنش رفت و کیس مارک های کوچیک و بزرگی روش کاشت
ازش فاصله گرفت و لباسش رو درآورد و بدن ورزیده و عضلاتش رو به رخ امگا کشید
دوباره روش خیمه زد و نگاهی به مارک روی گردن امگا کرد و خیره به چشم های عسلی امگا لب زد

𝐩乇я𝐅𝐎𝓡ᶜ𝒆Место, где живут истории. Откройте их для себя