Part 17

194 29 0
                                    

"فک کنم بتونی اسمشو فداکاری یا رستگاری بزاری.اوه چقدر قهرمانانه."مینهو در حالی که به فانی که جلوش زانو زده بود  پوزخند زده بود گفت.فلیکس بالارو نگاه کرد و درحالی که داشت اماده میشد بره رو بروی دیوار وایسه دستشو مشت کرد.

"اگه برم جاش اجازه میده که بره؟"

"اره قول میدم.لحظه ای که اونجا وایسی این حکم مرگ ازش برداشته میشه.هنوزم اون تصادف اتفاق میوفته و میره تو کما.اگ نجات پیدا کنه از کما یا ن دگ ب خودش ربط داره."چرخید سمت جیسونگ."اگرچه بهت بگم اونجا دگ شانس رومی وجود نداره."

فلیکس حس کرد ک ی نفر دستشو فشار داد.به بهترین دوستش لبخند زد چون میدونست اونی که دستشو فشار داد جیسونگه.

"فلیکس..."صداش تقرببا مثل زمزمه بود.

"اکیه جیسونگ.من چیزیم نمیشه نگران نباش."قبل از اینک جاشو جلوی دیوار بگیره به پسر اطمینان بخشید.

"قربان واقعا باید تا اینجا پیش بریم؟"این دفعه جونگین بود که تمام اون صحنه هارو تو سکوت تا الان نگاه مبکرد که ی نگاه مینهو کافی بود تا اون خفه شه.

"هوانگ نوبت توعه.به سرش تیر بزن و نشونمون بده چقدر تو تیر اندازی ماهری."مینهو در حالی که تیرکمونو داشت دستش میداد گفت.

" میدونی ک من همیشه سمت قلب نشونه گیری میکنم."

هیونجین نفس عمیقی کشید و نشونه گیری کرد.داشت سعی میکرد دستاشو که ب ارومی داشتن میلرزیدن رو قایم کنه.

چرا دارم معطل میکنم؟این چه حسیه؟من...من ترسیدم؟

تیر با عمق زیادی دیوار دیوار چوبی فرو رفت.ی چند سانت اونور تر از سر فلیکس.پسر کوچیک ترین واکنشی نشون نداد و بی توجه به اتفاقی ک افتاد همونجا وایساد.اگ هیونجین نشونشو از قصد عوض نمیکرد تیر مستقیم میرفت تو سرش.

"محاسباتت اشتباه از اب دراومد؟اونجا حتی نزدیک قلب هم نیست."مینهو غر زد.

"خفه شو."

"هدف گیریت هنوزم ریده.بیا-"مینهو ی تیر دیگ برداشت و داد دست هیونجین."دوتا شانس دگ بهت میدم که جبران کنی اروس."

هیونجین دوباره نشونه گیری کرد.

اون فقط ی فانی ضعیف دیگس که زیر دست من کار میکنه.

از چی انقدر میترسم؟ی عالمه کسایی که دوسشون داشتمو در طول قرن ها از دست دادم.بخاطر همینه که دگ ب ادما وابسته نمیشم.

خیلی راحت میمیرن.

پس چرا اهمیت بدم وقتی که نباید بدم؟

چرا وقتی ب فلکیس میرسه همه چی انقدر پیچیده میشه؟ وقتی میخواستم کسیو بکشم حتی شکم نمیکردم.ولی الان ...دلم میخواد که از این لحظه فرار کنم.

EROS | HYUNLIXUnde poveștirile trăiesc. Descoperă acum