میدونست اگه تنها باشه همه چی سخت تر میگذره ...
اما دست روی در گذاشت و به آرومی بازش کرد ، قدم کوتاهی بیرون گذاشت و در رو بست . همزمان با صدای بسته شدن در تهیونگ چشم بست .
دستی به صورتش کشید ، باید به خواسته اش احترام میذاشت حتی اگه ترمیم احساسش زمان بیشتری میبرد اون میخواست که تنها بمونه...
عقبگرد کرد و روی اولین مبل خودش رو رها کرد ...
جیمین اما آهسته پله ها رو پایین میرفت ، در حالی که دست داخل جیب های شلوار جین جذب مشکیش فرو برده بود از ساختمان خارج شد و تا نیمه های شب برنگشت ...
.
.
.
جونگکوک دست پشت کمر پسر ریز جثه گذاشت و همزمان از در خارج شدن . از پله های سمت مخالف جایی که اومده بود ، پایین رفتن و به آرومی کنار گوش پسر وقتی در معرض دید افراد داخل سالن کوچیک بالای بار قرار گرفتن گفت : کنار سئو نمون و مستقیم از بار خارج شو . برات ماشین خبر کردم برو خونه و استراحت کن ...
پسر برای اطاعت سر تکون داد در حالی که دلش میخواست همون لمس کوتاه دستی که کمرش رو نگه داشته بود رو تا آخر شب حفظ کنه . اما مثل همیشه برخلاف ظاهر این تنها اتفاقی بود که بینشون میفتاد ...
به پیشخوان که میرسن همین نزدیکی هم ازش گرفته میشه و با تکون دادن سرش برای سئو که مشغول گذاشتن بطری جلوی مشتریش بود، زیر نگاه های خیره از اونجا دور میشه و به اشک هاش اجازه ی ریختن نمیده ...
جونگکوک تا خروجش از بار ازش چشم برنمیداره و بعد صدای سئو رو نزدیک به خودش میشنوه .
- چیزی مینوشی یا باید بری ؟
جونگکوک نگاهی عمیق و طولانی بهش میندازه و با کمی تامل میگه: سالن بالا کی تموم میشه ؟
سئو لیوان کوچیکی روبروش میذاره و با صدای آروم در جواب میگه: باید دیگه تموم میشد ، انگار یه مشکلی پیش اومده .
- چه مشکلی ؟
- هیون سو و یکی از اون مشتری های کله گندشو یکم عصبی دیدم ...
- بد نیست یکمی خرابکاری هم داشته باشه .
سئو کوتاه خندید و با لبخند مونده روی لبش سمت مشتری دیگه اش رفت .
جونگکوک یک نفس محتوای لیوان رو نوشید و از جا برخواست ، نگاهی گذرا به سالنی که در بالای سرشون قرار داشت انداخت و با قدم های محکم از بار خارج شد .
سمت SUV مشکی رنگش رفت و مسیر عمارت رو در پیش گرفت در حالی که دلش میخواست میتونست برای باقی عمرش از اون خونه و آدم هاش دور بمونه .

YOU ARE READING
Black bird (Vmin)
Fanfiction→ Name : Black Bird → Genre : Angst - Romance - Smut - Mafia → Couple : Vmin - Kookmin → Writer : mahtab ••••• قصه از برگشتنِ دوباره ی سیه پر به زندگی جیمین شروع میشه ... جونگکوک که سال ها پیش برای حضور در شبکه ی مافیا تلاش های زیادی کرده ، حالا...