تیشرتش رو در آورد و کمر شلوارش رو خیلی کم پایین کشید تاجایی که فقط کش باکسرش مشخص باشه . کف هر دو دستش رو کنار ساعد های جیمین که نگاه به عقب مینداخت تا تهیونگ رو ببینه ، روی تخت گذاشت . زانو بین رون های اون برده بود و حین اینکه بالا تنه اش رو به جلو حرکت میداد تا روی تن پسرش بره ، لگنش رو به باسن جیمین چسبوند و عکس العمل اون رو با فشرده شدن شکمش به تخت گرفت . عضو سخت شده اش رو بین لپ های باسن اون از روی پارچه ی شلوار جا داد و با بوسه ای پشت گردنش لگنش رو دورانی و نرم تکون داد .
- بذار با دهنم برات انجامش بدم ...
جیمین درحالی که نیمی از صورتش به بالش فشرده شده بود و از بوسه های تهیونگ به گوش و گردنش چشم بسته بود گفت و سخت فشرده شدن باسنش رو حس کرد و لب گزید .
میدونست نزدیکی الانش فقط با درد همراهه و در عین حال نمیخواست که تهیونگ بعد از این مدت طولانی لمس نشدن دردی رو متحمل شه . جیمین سعی میکرد لگنش رو از تشک فاصله بده ولی هنوز ضعیف بود و نمیتونست . تهیونگ کتفش رو آروم گاز گرفت و جیمین از سختیه تهیونگ روی باسنش ناله ای بیرون فرستاد.
- میخوای ببوسمت ؟
بیشتر سرش رو کج کرد و به لب های تهیونگ که حالا سرش رو بغل بازوی جیمین نگه داشته بود نگاه کرد .
- میخوام ...
تهیونگ نیشخندی زد و وقتی کاملا از جیمین فاصله میگرفت و وزنش رو از روش برمیداشت گفت : باید اول به این پایین رسیدگی کنم ، خیلی منتظرش گذاشتم ...
جیمین کمی نیم خیز شد و سینه از تخت کند و به آرنج هاش تکیه زد و پاهاش رو از زانو به عقب خم کرد ، به تهیونگ که در حال در آوردن با صبر و حوصله ی شلوار و باکسرش بود چشم دوخت .
لبخندی روی لبش داشت و نگاهش از لگن تهیونگ برداشته نمیشد، دوست نداشت اون سایز هیچ وقت براش عادی شه ...
- میخوام تو دهنم حسش کنم ...
لب گزید و روی تخت غلت کوتاهی زد و به تهیونگ که روی تخت برمیگشت نگاه داد و دست به عضو نرمش رسوند .
تهیونگ با فشردن زانوهاش روی تشک روبروی پاهای اون قرار گرفت و به لبخندش نیشخندی تحویل داد و با فشار کم دستش بغل رون جیمین گفت : بهت گفتم میتونی تکون بخوری ؟
لبخند جیمین حین اینکه دوباره شکمش به تشک برخورد میکرد محو شد و دست برای جلو گیری از نزدیک شدن تهیونگ عقب برد .
- چکار میکنی ؟ من تازه ...
دستش توسط دست بزرگ تهیونگ گرفته و روی تشک کنار صورتش پین شد . تهیونگ به یکباره روش خم شد و زانو بغل رون های بهم فشرده شده اش محکم کرد .

YOU ARE READING
Black bird (Vmin)
Fanfiction→ Name : Black Bird → Genre : Angst - Romance - Smut - Mafia → Couple : Vmin - Kookmin → Writer : mahtab ••••• قصه از برگشتنِ دوباره ی سیه پر به زندگی جیمین شروع میشه ... جونگکوک که سال ها پیش برای حضور در شبکه ی مافیا تلاش های زیادی کرده ، حالا...