جونگکوک پوزخندی به پسر زد و گفت : دوست دارم بدونم...وقتی همکلاسیات بفهمن تو یه دزدی ، واکنششون چیه ؟
Main Couple : kookv
sub couple : namjin
Genre : comedy , smut , romance , au , fluff
Part : ? 🤷🏼♀️
~WARNING : Sexual content🔞
درحال آپ : هر موقع...
اون روز با تمام سختیاش بالاخره گذشت و شب شده بود و تهیونگ بعد از خوردن یه شام معمولی که شامل تست و تخم مرغ بود روی مبل همش تکون میخورد و از فکر زیاد خوابش نمیبرد. نمیدونست حالا که مرد استادشه باید چکار کنه ، دودل بود که بهش پیام بده یا نه. جین که به خاطر دستشویی زیاد از خواب بیدار شده بود از اتاق بیرون اومد و وقتی تهیونگ رو کلافه دید گفت : چیشده ته ته ؟ چرا کلافه ای ؟ تهیونگ از حالت خوابیده در اومد و روی مبل نشست و گفت : جین هیونگ دیشب! جین شونه ی پسر رو کمی فشار داد و گفت : دیشب چی ؟ تهیونگ با لکنت گفت : دی...دیشب خونه ی اشتباهی رو هک و سرقت کردیم ! جین با تعجب گفت : یعنی چی ؟ تهیونگ که حالا از استرس گریه اش گرفته بود ؛ گفت : یعنی طرف آشنا در اومد ، استاد واحد تخصصی درسمه. جین خیلی ریلکس گفت : خوب که چی ؟ مگه چهره ات رو دیده؟ تهیونگ خیلی آروم اوهومی گفت و سرش رو پایین انداخت. جین تا این جمله رو از زبون پسر شنید حینی کشید و گفت : الان جدی هستی ؟ شوخی نمیکنی ؟ چکار کنیم ؟ چیز دیگه ای هم مونده که بهم بگی ؟ تهیونگ با گریه گفت : دوستش هم دیشب جیمین رو گروگان گرفته بود تا من فرار نکنم ، من...من به دروغ بهش گفتم پول رو واسه درمان بیماری برادر کوچکترم میخوام تا ولم کرد. جین با تعجب گفت : تو که برادر کوچکت...ر و بعد جمله ی اولش رو قطع کرد و گفت : چرا دروغ گفتـــی؟ الان میخوای چه غلطی بکنی ؟ تهیونگ با گریه ای که تبدیل به هق هق شده بود ، گفت : نمیدونم جین هیونگ جین با دستش زد روی بازوی پسر و گفت : باید بهش راستش رو بگی! تهیونگ که هق هقاش آروم تر شده بود گفت : ولی اگه اوضاع بهم بریزه چی ؟ اگه شکایت کنه و از دانشگاه اخراج بشم چی ؟ جین با ناراحتی گفت : خوب اره اینم هست ! ولی بازم نظرم اینه که باید راستش رو بگی. تهیونگ ایندفعه لبخند کمرنگی زد و گفت : باشه هیونگ سعیم رو میکنم که هرچی زودتر بهش راستش رو بگم. تهیونگ بعد از سکوت کوتاهی یهو با تعجب گفت : راستی هیونگ تو چرا این وقت شب بیدار شدی ؟ سوکجین که دیگه کلیه هاش از فشار زیاد درد گرفته بود ، سریع گفت : از جیش زیاد بیدار شدم ، حال نداشتم قبل خواب برم دستشویی ، پوف قبل اینکه بیشتر بشه برم و سریع به سمت دستشویی پا تند کرد و قبل از اینکه واردش بشه رو به تهیونگ گفت : به نفعته همین الان بهش پیام بدی تا دروغ های بیشتری بهم نبافی. تهیونگ در جواب به سوکجین سری تکون داد و گوشیش رو برداشت و به استاد جئون پیام داد.
Ups! Gambar ini tidak mengikuti Pedoman Konten kami. Untuk melanjutkan publikasi, hapuslah gambar ini atau unggah gambar lain.