Part4

75 19 0
                                    

با تردید فایل رو لمس کرد و کلافه نگاهی به اطراف انداخت انگار که میترسید کسی موقع دیدن اون خاطرات بازخواستش کنه!

مدت زیادی از آخرین باری که سراغش رفته بود  میگذشت و تمام این مدت جوری که انگار هیچوقت همچین فایلی وجود نداشته وانمود میکرد که تک تک محتویاتشو فراموش کرده ...

با نگاه مات به چهره خندون خودش کنار نامجون خیره شد.

کنار هم زیبا بودن مگه نه؟

آرامشی که پیش هم داشتن...

نباید خرابش میکرد، نباید حقیقتو اونقدر بلند به زبون میاورد تا دیگه راه برگشتی نداشته باشه

فقط باید تحمل میکرد تا همه چیز درست شه

تا پسر بالاخره از عشق و حال زودگذرش خسته شه و حاضر باشه فقط تو بغل خودش آروم بگیره

صدای توی سرش اونو به واقعیت برگردوند.

از تصور اینکه گاهی اوقات همچنان از پس اون افکار مسخره بر نمیومد از خودش عصبانی میشد، زیر لب به خودش احمقی گفت و سیگارو گوشه لبش جا داد

با روشن شدن سیگار کام عمیقی  ازش گرفت و بعد اون وقفه طولانی بالاخره دود رو از ریه هاش بیرون فرستاد.

با صدای سرفه شخصی از اون فاصله کم متعجب چشم چرخوند تا صاحب صدا رو پیدا کنه...

_تو اینجا چیکار میکنی

پسر عینکو روی بینیش بالا برد و همونطور که هنوز بخاطر دود سیگار اخم کرده بود لب زد

_نشستم نمیبینی؟

جیمین پرحرص پوزخند زد

_یادم نبود احمقا جای صندلی رو سبزه پشتش میشینن.

پسر سکوت کرد و جیمین جوری که انگار تازه به یاد آورده ادامه داد

_اصن مگه نباید سر کلاست باشی؟

_کلاسم تشکیل نشد

سنگینی نگاه آنالیزگر پسرو روی خودش احساس میکرد پس  دوباره نگاهشو از کتاب مورد علاقه اش گرفت و حق به جانب پرسید

_به چی زل زدی؟

جیمین نگاهشو از اون موهای لخت که روی پیشونی پسر ریخته یود گرفت و سعی کرد چشماشو که پشت عینک مخفی شده بود ببینه

_به اینکه یونگ دقیقا چی توی تو دید که همچین حرف مسخره ای زد

جونگکوک گنگ کمی فکر کرد و بی نتیجه پرسید

_کدوم حرف؟

جیمین اما قصد جواب دادن به پسرک و نداشت پس دوباره کله اشو تو موبایلش فرو کرد  و به عکس دیگه ای از خودشون چشم دوخت

اون روزو به یاد داشت اولین باری بود که نامجون اونو به خونش دعوت میکرد...

طولی نکشید که هورمونای لعنتیشون اونارو به تخت کشوند و وجودشون جوری توی هم تنید که جیمین هیچوقت نتونست  گره های پیوند خورده به جسم و روحش رو از تن اون پسر باز کنه!

Stupid glasses (عینک احمقانه)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora