"بادبزن"

"ولیعهد"

دو هفته بعد=
بالاخره روز موعود فرا رسید
روز انتخاب رقصنده برای جشن پادشاهی ولیعهد
ای دختران و پسران امروز شمارو به میدون شهر دعوت میکنم تا شانس خودتون رو امتحان کنید
شاید شما انتخاب بشید!
جیهوپ عرق پیشونیش رو پاک کرد و دوباره رقصید و رقصید و رقصید
خانم هویی با صدای بلندی گفت
جیهوپ چند بار بگم موقع رقص پروانه باید دست هات رو به حالتی باز کنی که هانبوکی که پوشیدی به حالت بال پروانه بشه نه خفاش
جیهوپ یر تکون داد و دوباره تلاش کرد
شب شده وقت استراحته
جیهوپ بعد از دوش گرفتن به سمت میز شام رفت
تخم مرغ ابپز مثل تمام روزهای این دو هفته
خانم هویی گفت
امروز اخرین روزه غذات رو با برنج بخور باید جون داشته باشی تا اون چنتا استخوان رو تکون بدی
جیهوپ سر تکون داد و شروع به خوردن غذا کرد
کمی بعد از خانم هویی تشکر کرد و به اتاقش رفت
حس خاصی داشت
بالاخره بعد از 14 سال قرار بود اون پسر چشم زخمی رو ببینه!