** بیکار بودم در نتیجه با فیلترای مختلف از پوسترای تو اتاقم عکس میگرفتم!!! اینیکی خیلی کیوت شد😂با لباسشم ست شده😂**
تقدیم با عشق به:
shevaralein
کامنتت باعث شد بیام با سرعت میگ میگی ادامه رو تایپ کنم:) خوشحالم که دوسش داری💙💚💋👅تام همونطور که توی حیاط خونشون میدویید با خنده گفت:«باشه مامان. قبوله بیخیال دیگه!»
کارن که مثل خود میگ میگ پشت سر پسرش میدویید گفت:«نه قبول نیست!همونجا بایست تا نشونت بدم!»
تام سعی کرد سرعتش رو بیشتر کنه:«مامان تو پنجاه سالته چطور اینقدر سریع میدویی؟!»
صدای پدرش که با خنده آمیخته بود اومد:«تام مادرت رو اذیت نکن!»
تام همونطور که میدویید اعتراضگونه گفت:«من چیکارش دارم آخه؟ مامانه که میخواد بزنه!»
اینبار صدای مادرش بود که تام رو مخاطب قرار میداد:«بچه مگه من همسن تو ام که باهام از این شوخیای عجیب غریب میکنی؟!»به شوخی گفت.
تام از پیش میز و صندلی های توی حیاط که پدرش رو یکی لم داده بود و کتاب میخوند گذشت و جواب داد:«شوخی نبود اتفاقا کاملا هم جدی بود!»
مادرش ،کارن، به کنار صندلی رسید و چون خسته شده بود نشست.
مارک با لبخندی پسرش رو هم دعوت به نشستن کرد:«تام بیا بشین و بگو چیکار کردی که این خانوم زیبا اینقدر عصبانی شده.»
رابطه ی مارک و کارن رابطه ای کاملا احساسی بود.
این رو همه میدونستند. زوجی که عشقشون رو از پرستارهای بیمارستان تا همسایه های جدید محله رو انگشت به دهن میکرد.در طول بیست و هشت سال زندگی مشترک اونها توی سختی و آسایش، شادی و غم و در تمامی مراحل باهم بودند.
تام خودش رو بابت این،خوش شانس میدونست.
تام با احتیاط به میزی که پدر و مادرش دورش نشسته بودند نزدیک شد.
رو به روی پدر و مادرش که کنار هم بودند نشست.
لبخند عریضی زد و گفت:«چیز بدی نگفتم که شما عصبانی میشی مامان!»کارن چشم هاش رو چرخوند و رو به هسرش گفت:«مارک... داشتیم آلبوم های بچگی تام رو نگاه میکردیم که تام ازم پرسید که هنوزم از لحاظ جنسی مثل گذشته بهت جذب میشم یا نه؟»
و منتظر واکنش همسرش شد تا ازش دفاع کنه.
اما مارک فقط بلند خندید:«سوال خوبیه در واقع.»
![](https://img.wattpad.com/cover/87209915-288-k339913.jpg)
VOCÊ ESTÁ LENDO
What Happened To Us? - BoyXBoy
Ficção Adolescente«چه اتفاقی برای ما افتاد؟» تام با چشمای پر از اشک پرسید. «ما عوض شدیم..» الکس با اخم جواب داد.و سعی کرد اشک هاش رو پشت نگاه عصبانیش مخفی کنه. «اوه چه تغییر بزرگی!» تام مسخره کرد.