10

850 148 86
                                    

Just look at him😭😍
میس یو اومد😭😭
🍀😭🍀😭🍀😭
بیاید با هم بمیریم😭😭
البته اول این پارتو بخونید بعد:|💜
هُپ یو اینجوی ایت^^♡
__
برای بیرون اومدن از فکر لویی به بالکن هتل پناه برد و گوشیشو از جیبش بیرون آورد و به فلیسی زنگ زد.

مدتیه که زیاد با هم حرف نزدن و وقت نگذروندن.
هری یجورایی دلش برای دوست دخترش تنگ شده!

ف-سلام هری!

وقتی صدای دخترونه ی فلیسی تو گوشش پیچید لبخند زد.

ه-سلام لاو!چطوری؟

ف-الان که زنگ زدی عالیم!چخبر؟هتلتون خوبه؟چیزی نیاز نداری؟

فلیسی واقعا دختر خوبی بود و هری گاهی حس میکرد اون مادرشه نه دوست دخترش!

ه-همه چیز عالیه،دلم برات تنگ شده!

هری گفت و به دست سوختش که پماد روش هنوز جذب نشده بود نگاه کرد و چشمای لویی تو ذهنش نقش بستن.
وات ده فاک؟!

ف-منم همینطور هری!نظرت چیه همو ببینیم؟

ه-من که لندنم!میدونی!

ف-اوه من میدونم دوست پسرم کجاست هری!

ه-منظورت اینه که میخوای تا لندن برای دیدنم بیای؟!

هری با تعجب گفت و گوششو خاروند.

ف-اگه تو دلت برام تنگ شده چرا که نه!به مام میگم بیارتم!اگه تو بخوای!

هری از مهربونی فلیسی لبخند گشادی زد
اون واقعا بهترین دختر دنیاس!
البته بعد از جما!

ه-البته که میخوام بیبی!

ف-اوه هری مامان داره صدام میکنه!پس میبینمت کاری نداری؟"

"نه بیبه!خدافظ"

"بابای"

گوشیو قطع کرد و برگردوندش تو جیبش.
فلیسی یه دختر شیطون،مهربون و کیوته.

هیچوقت یادش نمیره که بعد از دوست شدن با اون دوست دختر قبلی فلیس تا یه مدت مثل یه قاتل خوناشام نگاش میکرد و آخرش فلیس حسابشو گذاشت کف دستش.
درسته،فلیس  قبل از هری یه دوست دختر داشت!
مثل هری که قبل از اون یه دوست پسر داشت!
شاید هری به این دلیل با فلیس بیشتر از دوست دخترهای قبلیش راحته چون هردوشون به هردوجنس تمایل دارن.
آره هری بایسکشوال،کوییر،پنسکشوال!
یا شاید هم یه چیز دیگه باشه؟!

***

یک هفته به سرعت برق و باد گذشت..
اونا به بهترین نحو تو حیاط رویایی سایمن اجرا کردن و به راحتی با جادوی خاصشون داورارو برای وارد شدن به مرحله ی بعدی راضی کردن.

از هفته ی دیگه به صورت زنده در حالی که میلیون ها نفر از تو خونه هاشون برنامه رو نگاه میکنن،اجرا  دارن و این به تمرین زیادی نیاز داره.

|Larry Stylinson|Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ