41

738 124 139
                                    

هُپ یو انجوی ایت*-*💙

لو-هوممم..خوبه خوبه..

لو با افتخار گفت وقتی برای دومین بار تو لپ تاپ هری اجرای هفته ی قبلشونو پنج نفری میدیدن.

ز-چه جذا...اوه گاد لیوم این های نوت فوق العاده بود..

زین از پشت هری و لویی که روی مبل نشسته بودن گفت و زد پشت لیام،
لیام با خجالت خندید و مثل همیشه چشماش مثل یه خط نازک شدن و کنارشون چین افتاد.

ز-آووو پاندای کیوتتت

زین احساساتش فوران کرد و محکم صورت لیامو گرفت و لپشو با صدا بوسید و تو بغلش فشردش.

لو-عشوه هام کمتر شده نه؟خیلی روش کار کردم..

هری به لویی که کنارش نشسته بود نگاه کرد و گفت:

ه-من دوسشون داشتم!

لویی سرشو تکون داد و ابروهاشو بالا انداخت(کاش میشد عکسشون تو همه ی حالتایی که دارن رو بزارم:((((🍋)

لو-ولی خیلی دخترونه بود..

اون گفت هری چشماشو چرخوند..لویی تا قبل از اینکه اجراهاشو ببینه نمیدونست که انقدر با ناز میخونه و راه میره..و از این موضوع اصلا خوشش نیومد و برخلاف نظر هری داره سعی میکنه تا یکم بیشتر مثل پسرا به نظر برسه.

بعد از اینکه ویدیو تموم شد، پسرا رفتن تا به کار خودشون برسن و هری و لویی هم مشغول دیدن نظرات طرفدارا بودن.

لو-حس میکنم واقعا یه ستارم..

هری به لویی که با علاقه نظرات رو میخوند نگاه کرد و همونطور که مثل عادت همیشگیش چشماش  بین لبها و چشمای لویی در نوسان بود گفت:

ه-تو واقعا یه ستاره ای لویی..خودتو دست کم نگیر..تو ستاره ی منی.

لویی از حرف هری لبخندی روی لبش اومد و لباشو نوک زد.

لو-تو خورشید منی هزا.

ن-جمع کنید بند و بساطو بابا،اییی.

نایل از پشتشون ظاهر شد و مثل یه خروس پرید وسط جو رمانتیکشون.

لو-شت آپ لتل شت!

لویی با لحن آرومی گفت و دوباره هری رو بوسید و باعث شکل گیری زیبا ترین لبخند رو صورت هردوشون شد.

ن- اتفاقا..بیشتر برید تو حلق هم که سایمن مجبور شه با روغن و کفگیر جداتون کنه.

نایل با خنده گفت،بعد از اینکه رو زمین دراز کشید،کوسن رو زیر سرش گذاشت و پاهاشو روی مبل گذاشت.(فهمیدید؟😐)

لو-اون نمیتونه اینکارو بکنه،خودشم میدونه.

گفت و برای اینکه از فکر حرفای سایمن بیرون بیاد،دست هری رو گرفت و در حالی که دوباره نظرارو میخوند نوازشش کرد و هری چشماشو بین صفحه ی لپ تاپ و مژه های بور و موهای شکلاتی لویی میچرخوند.

|Larry Stylinson|Место, где живут истории. Откройте их для себя