بكهيون شوكه بود و چشماش گرد شده بود. حتي نميتونست حركت كنه.كاملا خشكش زده بود و نميتونست از خودش دفاع كنه. چون لعنتي، چانيول تقريبا اونو از پشت بغل كرده بود.
اگه از درد بدي كه در مچ دستش بود فاكتور ميگرفت، اين يك بغل از پشت حساب ميشد. چانيول كنار گوش بكهيون زمزمه كرد و گفت:"شايد يه پليس باشي... ولي زورت به من نميرسه..."بكهيون حقيقتا تخمش هم نبود كه چانيول چه كوفتي رو كنار گوشش زمزمه ميكنه، تا وقتي كه نفس هاي گرم چانيول به كنار گوشش ميخورد، نميتونست به هيچ چيز كوفتي فكر كنه جز اينكه چانيول از پشت اونو محكم گرفته و روش يكم خم شده و داره كنار گوشش زمزمه ميكنه.
چانيول پوزخندي زد و بكيهون رو رها كرد. بكهيون سعي كرد از حالت شوكه و اسكل وارش بيرون بياد و نرمال برخورد كنه. اما فقط چند قدم از چانيول دور شد و بهش خيره شد. هنوز قلبش تند ميتپيد و ميتونست جاي نفس هاي گرم چانيول رو روي گوشش حس كنه.
ميتونست حدس بزنه كه گوشاش قرمز شدن.
چانيول دوباره لبخند مهربونش رو تحويل بكهيون داد و گفت:"پس من ميرسونمت و حرفي نباشه!"
و بكهيون در اون لحظه فقط تونست قبول كنه.
راه برگشت در سكوت طي شد.بكهيون هنوز بخاطر رفتار چانيول كمي شوكه و كلي خوشحال بود. چانيول نگرانش ميشد. اينكه يك نفر نگرانت بشه حس خيلي خوبيه.
وقتي به خونه اش رسيد، بكهيون كلاه ايمنيش رو در آورد و به چانيول داد. چانيول اونو در صندوق كوچك موتورش گذاشت. سپس كلاه خودشو در آورد و به بكهيون نگاه كرد. دستش رو در موهاي نرم و لخت اوو فرو برد.
بكهيون با چشماي مظلومش به چانيول نگاه كرد. نگاهي كه نميدونست با روح و روان چانيول چيكار ميكنه.
چانيول لبخند محوي زد و به واسطه اون، دستپاچه شدنش كه بخاطر نگاه خاص بكهيون بود رو پوشوند. گفت:"موهات به هم ريخته..."
سپس موهاي بكهيون رو منظم كرد.
بكهيون براي اولين با از دست چانيول، لاي موهايش لذت ميبرد. اين همون به هم ريختن هميشگي نبود. اين يه جورايي مثل نوازش بود. شايد هم نه، اين واقعا يه نوازش بود.
بكهيون گفت:"تو هميشه به هم ميريزيش... چطوري يهو تصميم گرفتي منظمش كني؟"
چانيول خنديد. موهاي مرتب شده بكهيون رو به هم ريخت و حرصش داد.
گفت:"تا بتونم دوباره به هم بريزمش..."
بكهيون دستش رو لاي موهاش فرو برد و كمي اونو صاف و صوف كرد و گفت:"خيلي احمقي!"
YOU ARE READING
Phoenix
FanfictionCompleted ✅ تمام شده كاپل ها: چانبك، هونهان ژانر: جنايي، عاشقانه، مرموز داراي محدوديت سني R خلاصه: يك تيم پليس جرايم خشن (متشكل از بكهيون، سهون، جونگده، كيونگ سو و جونگين) كه با يه سري قتل هاي زنجيره اي از قاتلي به اسم ققنوس رو به رو ميشن و تلاش در...