بكهيون آهي كشيد. خواست از خيابون رد بشه كه ناگهان يك موتور از كنارش رد شد و بهش يه چيزي رو شليك كرد. بكهيون به قفسه سينه اش نگاه كرد. قفسه سينه اش رنگي شده بود.همون موقع يادداشت ديگري به سمتش پرت شد و موتور كاملا ناپديد شد. اون راننده موتور احمق با پينت بال به بكهيون شليك كرده بود و بكهيون رو تا مرز سكته برده بود. بكهيون درحالي كه بدنش بخاطر شوك، ميلرزيد، خم شد و يادداشت رو برداشت.
روش نوشته بود:"دفعه بعدي نميتونم قول بدم كه فقط يه گلوله رنگه... ممكنه يه گلوله واقعي باشه!"
بكهيون چند لحظه احساس كرد قلبش نميتپه. لبشو با حرص گاز گرفت.
سريع تاكسي گرفت و آدرس پاسگاه پليس رو داد. يادداشت توي دست مچاله شده بود و دستاش ميلرزيد. تصميم گرفتن اونقدرا هم سخت نبود.
به محض رسيدن به پاسگاه پليس و ديدن كيونگ سو كه با بيخيالي مداركي رو بررسي ميكنه، داد زد:"من ديگه نميتونم!"
همه با تعجب به بكهيون نگاه كردن. كيونگ سو به لباس رنگي بكهيون نگاهي انداخت و گفت:"لباست چي شده؟"
بكيهون يادداشت مچاله شده رو در صورت كيونگ سو پرت كرد و گفت:"اين ميتونست يه شليك با يه تفنگ واقعي باشه!... متوجهي؟..."
كيونگ سو ياداشت رو باز كرد و اونو خواند. سپس با نگراني به بكهيون نگاه كرد.
بكهيون سريع سر ميزش رفت. تقويمي رو برداشت و تند تند برگه زد و شروع به حساب كتاب كرد:"يك روز اينجا... دو روز... پنج روز... هفت روز... هشت روز... دوازده روز... هفده روز... هيجده روز... نوزده روز... اوكي... نوزده روز!"
تقويم رو كنار گذاشت و گفت:"من ١٩ روز مرخصي استفاده نشده دارم..."
كيونگ سو منطقي گفت:"بك... ما اينجا بهت نياز داريم..."
بكيهون با حرص گفت:"صدام نزن بك!... فكر كردي كي هستي آقاي دو؟... من مرخصي ميرم تا وقتي كه بتوني امنيت جانيمو تضمين كني... اگه هم نتونستي من خيلي راحت استعفا ميدم و ميرم يه جاي ديگه كار ميكنم... رزومه ام به اندازه كافي درخشان هست كه هر جايي دلم بخواد كار گيرم بياد!"
جونگده به آرامي گفت:"بكهيون، ببين..."
بكهيون با حرص به جونگده نگاه كرد و گفت:"وقتي حموم رفتي صحبت ميكنيم!"
جونگده چشمانش گرد شد و گفت:"چي؟... چه گهي خوردي؟"
بكهيون تكرار كرد:"وقتي رفتي حموم با هم صحبت ميكنيم كثيفِ چرك!"
BINABASA MO ANG
Phoenix
FanfictionCompleted ✅ تمام شده كاپل ها: چانبك، هونهان ژانر: جنايي، عاشقانه، مرموز داراي محدوديت سني R خلاصه: يك تيم پليس جرايم خشن (متشكل از بكهيون، سهون، جونگده، كيونگ سو و جونگين) كه با يه سري قتل هاي زنجيره اي از قاتلي به اسم ققنوس رو به رو ميشن و تلاش در...