٥٦.واقعي

2.7K 755 376
                                    

جونگده براي هزارمين بار تماس مينسوك رو در اون روز رد كرد و پيامش رو نخونده، پاك كرد. موبايلش رو سايلنت كرد و گوشه اي انداخت. سپس به كيونگ سو نگاه كرد.

كيونگ سو كه متوجه نگاه جونگده شده بود، گفت:"محض رضاي خدا جوابشو بده..."

جونگده سرش رو به نشونه منفي تكون داد. كيونگ سو آهي كشيد. در حالي كه از جونگده نااميد شده بود، برگه اي رو به جونگده داد و گفت:"ببين... قتل قبلي... اون زن يا دو شين بوم پارسال از يه دختر اخازي كرده بود...

يه دختر ١٧ ساله به نام مين سونگ جونگ... به اين صورت كه يه سري عكس برهنه از سونگ جونگ داشته... و خب ميتوني حدس بزني كه در مقابلش مثلا ميخواسته سونگ جونگ بهش پول بده يا خيلي چيزاي ديگه... سونگ جونگ هم از خانواده پولدار ولي بي مسئوليتي بوده و بعد از اينكه تصميم ميگيره با شين بوم، به تنهايي مقابله كنه، شين بوم يكي از عكسا رو كه توش صورت سونگ جونگ تار شده بوده رو پخش ميكنه..."

جونگده اخم كرد و پرسيد:"چجوري عكساي برهنشو داشته؟"

كيونگ سو گفت:"قضيه پيچيده تر از اونيه كه فكر ميكني... شين بوم و سونگ جونگ با هم رابطه داشتن... سونگ جونگ از يه خانواده معروف بوده و تنها مشكلي كه باهاش رو به رو بوده، عكساس برهنه اش نبوده... مشكل ديگه اش خانواده اش و برملا شدن گرايشات جنسيش بوده!... براي همين نميتونسته به خانوادش چيزي بهش بگه... خداي من... و بعد از اينكه اولين عكس ازش پخش ميشه واقعا به بن بست ميخوره... شين بوم هم مسخرشو در اوورده بوده و خب تابلو بوده كه از اول براي چي به سونگ جونگ نزديك شده بوده... تا اينكه ما احتمال ميديم، سونگ جونگ به ققنوس ايميل داده باشه و ازش كمك خواسته باشه... ازت ميخوام با جونگين بري با سونگ جونگ صحبت كني..."

سپس يه برگه ديگه به جونگده داد و گفت:"اين برنامه هفتگيشه... حواستون باشه يه جوري ببينيدش كه خانوادش نفهمن... خانوادش هنوز قضيه رو نميدونن و از اون جايي كه خانواده قدرتمندي هستن، گند ميزنن تو تحقيقات پليس... يواشكي ببيندش و مطمئنش كنين كه ميخواين بهش كمك كنين... اون دختر فقط ١٧سالشه و خيلي خيلي تنهاست..."

جونگده سرش رو تكون داد و به برگه نگاه كرد.

كيونگ سو مكثي كرد و گفت:"به مين سوك جواب بده... اون وحشتناك دوستت داره!"

جونگده به كيونگ سو نگاه كرد. كيونگ سو بي توجه به نگاه خيره جونگده گفت:"ببين... نذار حس كنم جفتتون رو بخاطر هيچي ول كردم!"

جونگده با كمال بي رحمي گفت:"متاسفم كيونگ... ولي تو دوستي با جفتمون رو سر هيچي ول كردي... من همه تلاشمو كردم... اون يه قدم هم براي رابطمون بر نميداره... ولي نميدونم چجوريه كه من آدم بده شدم!"

Phoenix  Where stories live. Discover now