٦. دوباره

3.8K 897 245
                                    

سهون و جونگين با هم به پاسگاه پليس رفتن. سهون از اون فايل صوتي يه كپي گرفت و گفت:"گزارش كار يا تايپ؟"

جونگين نيم نگاهي به ساعتش انداخت. عین كسايي كه ديرشونه و سپس با بيخيالي گفت:"اوني كه زودتر تموم ميشه... يعني گزارش نويسي..."

سهون سري تكون داد و قبول كرد. راستش براش مهم نبود كه كودوم رو انجام بده. ولي ترجيح ميداد با دادن حق انتخاب به كراشش اونو خوشحال كنه.

سهون هندزفريشو به ام پي تري وصل كرد و شروع كرد به تايپ كردن مكالمه بين بكهيون و همسر ته مين.
سعي ميكرد اون مكالمه رو خيلي با دقت بنويسه اما گاهي محو اون كراش جذابش ميشد. جونگيني كه اخم محوي داشت و با جديت قسمت هاي مهم مكالمه رو تايپ ميكرد.

به موهاي نرم و لخت مشكيش نگاه كرد. يه جوري دوست داشتني بود كه دلش ميخواست دستشو ببره لاي اونا و هزار بار اونا رو به هم بريزه.

انحناي چشماي اون زيبا ترين بود. بيني اون وحشتناك به صورتش ميومد و اونو پرفكت ميكرد. خط فك اون اينقدر خوش فرم بود كه سهون همش وسوسه ميشد كه اونو ببوسه.

به قشنگ ترين قسمت صورت جونگين نگاه كرد. لب هاي اون! لب هايي كه خيلي نرم و بوسيدني بنظر ميومدن. لب هايي كه فقط با نگاه كردن بهشون سهون احساس ميكرد داره مور مور ميشه و همه ي موهاي تنش داره سيخ ميشه.

-"ميشه موقع فكر كردن بهم خيره نشي؟"

با حرف ناگهاني جونگين، سهون به خودش اومد و نگاه خيرشو از جونگين گرفت.

جونگين همينجور كه سرش تو لپ تاپ بود و داشت تايپ ميكرد گفت:"متوجه شدم كه وقتي تو فكر فرو ميري، ناخودآگاه به يه چيز خيره ميشي... ميشه اون چيز من نباشم؟... منو مضطرب ميكنه و حواسم پرت ميشه..."

سهون عذرخواهي كوتاهي كرد و سرشو به كارش داد. الان كراشش با نگاه اون مضطرب ميشد؟

اگه جونگين ميدونست كه چقدر با نگاه هاش اونو مضطرب ميكنه و حواسشو پرت ميكنه.

و حالا كه فكرشو ميكرد، ديگه اينجوري نبود كه براي كراشش با يه ماكت انسان نما فرقي نداشته باشه. اون ميتونست حواس كراششو پرت كنه!

و اينكه كراشش متوجه يكي از عادات سهون شده بود. اين عادت كه وقتي تو فكر فرو ميره، به يك چيز خيره ميشه.

سهون لبخند محوي زد و به خودش قول داد وقتي به خونه ميرسه، نيششو تا بنا گوش باز كنه و نيم ساعت تمام از شادي مفرط بخنده. و سهون خيلي خوشحال بود. اونقدري كه ميتونست از خوشحالي سرشو به ديوار بكوبونه.

Phoenix  Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang