دید جنیفر( مامان سوفیا) ::
+الکس( بابا سوفیا) : جنیفر به سوفی هم بگو ک برای سفر آخر این هفته آماده باشه سوفی هیچ وقت جلو شرکا و همکارای من ظاهر نمیشه ولی این سفر کمی فرق میکنه قراره خانواده روبرت استایلز هم به همراهش بیان پس چ بهمونه ای خوبی ک شماهم حال و هواتونو عوض کنید_ اما اخه تو ک سوفیو رو میشناسی خیلی اهل معاشرت نیست فکر نمیکنم راضی باشه ک بیاد
+ جزیرهء پالاوان ( یه جزیره تو فیلیپینه )رو نمیتونه رد کنه
_ باشه حالا من میگم
+من دیگه برم شرکت ک چند قرار مهم دارم این دخترم زودتر بیدارش کن پاشه بره پی کارو زندگیش دختر خوبه ک فعال باشه
_ حالا چی میشد تو کمپانی خودتون ب این بیچاره یه کاری میدادین ؟
+ باید مستقل باشه این شرکتی ک داره توش
کار میکنه خیلی هم خوبه انقدر بهش رو نده
خدافظ_خدافظ عزیزم
&&&&&&&دید سوفیا ::
_ سوفی پاشو
غلطی زدمو خودمو به سمت دیگه تخت کشوندم ک مامان شروع کرد تکون دادنم
_ سوفی پاشو آخرین باریه ک صدات میزنم پاشو بهت میگم
+ باشه بابا بیدارم
مامان رفت بیرون یه نگاه ب ساعت انداختم ۷ و نیم بود و من باید ۹ سر کار میبودم من تو تیم طراحی شرکت Hannen هستم و شغلمو خیلی دوست دارم از جام بلند شدم و تصمیم گرفتم اول حاضر بشم و بعد صبحانه بخورم
دوش گرفتم و یه شومیز صورتی طرحدار با دامن جذب ک تا بالا زانوهام بود پوشیدم به همراه کفش های پاشنه بلندم و موهامو دم اسبی بستم و کیف سفیدمو برداشتم و رفتم طبقه پایین واسه صبحانه
+ سلام مامی
_ سلامنشستم پشت میز و شروع کردم ب خوردن ک مامان شروع کرد به صحبت کردن
_ سوفی پدرت گفت ک بهت بگم اخر این هفته با خانواده استایز میریم سفر و حدود ۴ روز میمونیم
+ خب من ک نمیام میدونین ک کلا دوست ندارم معاشرتی با همکارای بابا داشته باشم
_ حتی اگه اونجا جزیره پالاوان باشه؟؟ سوفی من دیرم شده باید برم سرکار حوصله بحثم با تو ندارم فقط خاستم اطلاع بدم ک حاضر باشی همین
گلن ( خدمتکارشونه ) ممنون بابت صبحانهمامان رفت
+ واای اینا گیر بدن ب یه چی ول نمیکنن . گلن آدمهایی ب سختگیری و سیریشیه مامان و بابای من دیدی؟^ سوفیا حتما بهت خوش میگذره قبول کن عزیزم
+ ممنون بابت صبحانه خدافظ
^ دختر تو ک کامل صبحانتو نخوردی
+ ن مرسی باید برم دنبال سلینا دیرم شده
سلینا دوست صمیمه و همکارمم هست
.
.
.
.
.
.
.
.
بچها لایک کنید این فن فیک خیلی خاصه
YOU ARE READING
The man ( harry styles )
Fanfictionشراکت سوفیا لاج و هری استایلز در کمپانیی معروف در لندن کمپانی ک صاحبان ان پدرهای اونها بوده و حالا ... و اما شرط عجیبی ک بدای فرزندانشان گذاشتند تا در صورت عمل ب آن ارث میبرند ک این شرط باعث ایجاد ارتباط هری و سوفی میشود روشنا