part 22

152 26 66
                                    

هری گوشیمو ازم گرفت و قط کرد

رفتیم تو خونه

توی اونجایی ک واسه مهمونا بود ، یه مرده نشسته بود رفتم سمتش و سلام کردم و نشستم هری هم اومد پیشش نشست

- سوفیا شغل این آقا وکالته

+ اها

: خانم استایلز آقای استایلز از من خواسته این وکالت نامه رو تنظیم کنم

- ببخشید یه لحظه من یه چیزی باید ب همسرم بگم

بعد رو ب هری با صدای آروم گفتم :

- چه وکالت نامه ای ؟ مگه لیام وکیلمون نیست ؟ چرا ازون نخاستی ک تنظیمش کنه ؟ اصلا چی هست ؟

+ چیز خاصی نیست برای راحتی توئه

- جدی ؟ از کی راحتی من واست مهم شده ؟

+ یه دقیقه خفه شو ببین چی میگه طرف

بعد وکیله ادامه داد

:خانم استایلز اقای استایلز ب من گفت اینو تنظیم کنم و الان فقط مونده امضای شما

کاغذایی ک داد بهمو شروع کردم ب خوندن

باورم نمیشه چقدر یه آدم میتونه عوضی و پس فطرت باشه وکالت تام در همه امور؟

فک کرده من خرم؟

نخواستم جلویه یارو ضایش کنم ب خاطر همین بلند شدم رفتم تو سالن کناری

- هری یه لحظه بیا

اومد

+ چیه؟

- حالا فهمیدم چرا از لیام نخاستی این کار حقوقیتو انجام بده

+ خب ؟!

- هری تو منو چی فرض کردی یعنی چی وکالت تام ؟
ها؟

با نگرانی ب سمت وکیله نگاه کرد

+ هیسسسس!

نمیدونم تو اون لحظه چرا این کارو کردم ولی یقشو گرفتم

- فک کردی با گاو طرفی هری ؟

دستمو محکم زد کنار و

+ ب نفع خودته

- باشه پس الان زنگ میزنم ب لیام و ب عنوان وکیلم باهاش مشورت میکنم

گوشیمو روشن کردم

+ سوفیا اولین بوقی ک بخوره ، گوشیت تو دیواره

- یعنی داری مجبورم میکنی ک دستی دستی کاری کنم ک اموالمو بالا بکشی؟ خیلی عوضی هستی هری

اومد تو صورتم

هرسری این کارو میکنه از وحشت میمیرم اصولا تو این حالت اروم حرفشو میزنه ولی ب اندازه کافی وحشت ناکه . ناخداگاه عرق سرد نشست رو پیشونیم

The man ( harry styles )Where stories live. Discover now