part 19

143 25 56
                                    

دید لیام::
( بنظرتون از دید لیام خوبه؟😉 از دید کی جذاب تره ؟ )
۰
فردا نماینده های شرکت های jv jhon و Toviva با شرکت استلاج ( کمپانی هری و سوفی ) جلسه دارن و من باید ترتیب ملاقاتو بدم

از دوتا سالن اینجا موندم ک کدومو انتخاب کنم حالا بعدا تصمیم میگیرم الان باید زنگ بزنم بهشون هری الان چند روزه اینجا نیومده انقدر ک اونور کار سرمون ریخته وقت نکرده

گوشیمو از تو جیب شلوارم دراوردم و زنگ زدم ب گوشیش

چند بار زنگ زدم برنداشت اصلا نمیدونم الان خونست یا اونوره

همون لحظه نایل زنگ زد بهم

- سلام نایل

+ سلام داداش میگم پرونده قراردادای ماه قبل کجاست منشی میگه خودت شخصا بایگانی کردی

_ اره برو تو اتاق 6 توی کمد طبقه دومه الان اونجایی ؟

+ اره دیگه داداش

_ هری اونجاست ؟

+ نه صبح یه سر اومد ولی زود رفت خونه

_ باشه خدافظ

خوشبختانه شماره خونشونو داشتم و زنگ زدم

* بله!

- سلام پین هستم میخوام با هری صحبت کنم

گوشیو داد ب هری

" سلام لیام

- سلام خوبی هری ؟ سریع میگم چون یه عالمه کاردارم (.... توضیح میده موضوع جلسه رو ) درضمن حتما با سوفی بیا چون وکالتی نداری از طرفش ک بتونی بجاش تصمیم بگیری

" آها

- خب دیگه پس ب سوفیا میگی دیگه

" ن میشه خودت بگی ؟ راستش ما خیلی باهم صحبت نمیکنیم

- هری چرا لجبازی میکنی ؟ یادت باشه اون الان دیگه همسرته میفهمی

" لیام ما هیچ کدوممون مشکلی با این نداریم ک باهم صحبت نکنیم اصرارتو بی معنیه

_ من حتما باید بعدا باهات صحبت کنم میدونم تویی ک داری اذیت میکنی فعلا گوشیو بده سوفیا

( دید هری ) :

اومدم ب ماریا بگم ک به سوفیا بگه ک بیاد گوشیو جواب بده ولی یادم اومد ک همین چند لحظه پیش رفت هیچ آدم و خدمتکاریم تو خونه نبود ک بهش بگم

رفتم از پله ها بالا صدای نواختن گیتار از اتاقش میومد چند لحظه ای وایستادم و بهش گوش کردم از حق نگذزیم خوب گیتار میزنه

بلافاصله بعد اینکه صداش قط شد در اتاقشو باز کردم

روی صندلی کنار تراس نشسته بود و سریع بلند شد انگار هول کرده بود

: نمیدونی برای ورود ب اتاق باید در بزنی ، شاید طرف لخت باشه

- چه عجب بعد دوهفته صداتو شنیدم فک میکردم لال شدی در ضمن تو الان رسما همسر منی پس مهم نیست تو چه وضعیتی باشی وقتی میام تو اتاقت

The man ( harry styles )Where stories live. Discover now