Water fountain💙alec benjamin
Jungkook:
چشامو باز کردم،رو تختم بودم بلند شدم نشستم دیشب..
خدای من خاطراتم. اون چی بود دیگه مگه یونگی هیونگم..
نه نه این درست نیست شاید..
نه نمیدونم ولی وایسا ببینم یعنی واقعا دارن به من دروغ میگن اخه چرا چه اتفاقی افتاده که من خبر ندارم من باید خاطراتمو برگردونم
و بهترین کار اینه که چیزی نگم بهشون که یه چیزایی یادم اومده
رفتم پایین صبحونه بخورم هوسوک و جین هیونگ هنوز نرفته بودنجین:سلام صبح بخیر حالت خوبه؟
کوک:سلام اره هیونگ خوبم نمیدونم فک کنم فشارم افتاد
هوسوک:مطمئنی؟چیزی مثلا یادت نیومده؟
کوک:نه چرا باید چیزی یادم بیاد اخه یادته که دکتر گفته بود یادم نمیاد هیچوقت مگه باید چیزی یادم بیاد؟؟؟؟
جین:اممم نه کوک فقط چون نگرانته پرسید ما هر چی که پرسیده بودی رو بهت گفتیم یادته دیگه!
کوک:اره
هوسوک:شب اومدم باهات حرف میزنم
کوک:با من! چرا؟
هوسوک:راجبه جفت عزیزت
کوک:یع..یعنی چی؟چه صحبتی؟
هوسوک:یعنی اینکه تو حق نداری باهاش جفت بشی فهمیدی؟
کوک:چی میگی هیونگ مگه میشه همچین چیزی تو خودتم جفت داری جین هیونگو داری اونوقت من حق ندارم با هر کی هم نه با جفتم باشم
محکم زد به میز
هوسوک:نه کوک حق نداری
کوک:اما...
هوسوک:همین که گفتم
بغضم گرفت داشتم میرفتم تو اتاقم که یاده جیمین افتادم
کوک:در هر صورت من شب نیستم پیشه دوستم جیمین.البته اگه اینم ممنوع نباشه که برم پیشه دوستم
بعد چند ثانیه دیدم دستم کشیده شد رفتم تو اغوشی البته که بوی هوسوک هیونگمه
هوسوک:هیونگو ببخش کوک من هر کاری میکنم به خاطره خودته فقط بهم اعتماد کن
سر تکون دادم
هوسوک:امشبم برو پیشه جیمین فقط مراقبه خودت باش ما دیگه میریم خدافظ
جین هیونگ اومد گونمو بوس کرد رفتن با هم
گوشیمو برداشتم شمارشو گرفتم
کوک:سلام هیونگ ببخشید مراحمت شدم شدم ولی میشه شماره تهیونگو به من بدی؟
متاسفم هیونگ ولی این دفعه نمیتونم بهت اعتماد کنم چون مطمئنم داری ازم چیزایی رو قایم می کنی

KAMU SEDANG MEMBACA
You should not touch anyone
Fiksi Penggemarته: من دیوونه میشم وقتی کسی بهت دست میزنه پس نزار کسی لمست کنه.. ژانر:امگاورس کاپل:ویکوک،تهکوک سیکرت کاپل🤐