جونگکوک با بهت به تهیونگ خیره شد.
:"ای...اینجا چی میخوای؟"
تهیونگ لباشو لیسید و دوباره بدون هیچ حرفی بهش نگاه میکرد.
جونگکوک سعی کرد جلوی لرزش زانو هاشو بگیره و از روی صندلی بلند بشه.با دست به در اشاره کرد و گفت:"برو از اتاق بیرون."
تهیونگ همچنان داشت نفساشو سره جا میورد و حرفی نمیزد.
جونگکوک اخمی کرد و اینبار خودشو راضی کرد یکم فاصله رو کم کنه.
:"نمیشنوی چی میگم؟چطور روت شد بعده کاری که کردی جلوم وایسی؟"
:"چه کاری؟"
تهیونگ اروم لب زد که باعث شد جونگکوک از عصبانیت تقریبا قرمز بشه.
:"عوضی..یا گم میشی بیرون یا-"
:"به خاطر یه بوسه اینقدر استرس گرفتی؟چرا مثله دخترای نوجوون میمونی؟"
جونگکوک لباشو محکم رو هم فشرد و توی یه حرکت یقه ی تهیونگ رو گرفت و با حرص توی صورتش داد زد:"تو...تو عوضی ترین ادمی هستی که تا به حال دیدم...چی فکر کردی پیشه خودت؟اینکه منو میبوسی و من وا میدم؟"
تهیونگ با ارامش پوزخندش رو نشون داد و گفت:"چرا وا بدی؟کسی که ازت نخواسته..بعدشم فکر نکن اون بوسه معنی ایی داشته من فقط کنجکاو بودم."
جونگکوک ایندفعه با عصبانیت بیشتری یقشو فشرد و از لای دندوناش گفت:"که کنجکاو بودی..به نظرت من شبیه کدوم از اون هرزه هام که میتونی از طریقش کنجکاویتو رفع کنی؟هااه؟"
تهیونگ اخمی کردو گفت:"هرزه؟چه هرزه ایی؟فک کردی چون بوسیده شدی برچسب هرزگی روت میزنن؟تو دیگه چقدر پاکی پسر."
بعده تموم شدنه حرفش با یه حرکت یقشو از دسته جونگکوک در اورد و گفت:"بازم میگم اون بوسه معنی ایی نداشت و هیچ وقت نداره.اینقدر هم الکی آبغوره نگیر."
با پوزخندش جملشو تموم کرد و درو پشت سرش محکم بست.
:"احمق احمق احمق...حالم ازت بهم میخوره کیم تهیونگ..حالم ازت بهممیخوره."
موهاشو با حرص بهم ریخت و سعی کرد ذهنشو اروم کنه.
اگرتهیونگ میگفت اون بوسه معنی ایی نداشته پس حتمن نداره.
نباید خودش رو اذیت میکرد.
تهیونگ راست میگفت..حتی خودش متوجه نشد که داره مثله دخترای باکره رفتار میکنه.
جونگکوک بارها بوسیده شده بود.
اما چرا با بوسه ی تهیونگ اینقدر عصبی شد؟
.
.
.
:"بکهیونی جونم...یالا دیگه بیا بریم..قول میدم خودم مهمونت کنم."بکهیون یکم باسنشو خاروند و بدون اینکه به جیمین جوابی بده مشغول تایپ کردن شد.
جیمین دندوناشو بهم فشرد و گفت:"چرا همش با اون گوشیه واموندت چت میکنی؟دوست پسر گرفتی باز؟هنوز دو هفته نشده که با مارک کات کردیا."
YOU ARE READING
𝔹𝔸𝔻 𝔾𝕌𝕐
Fanfictionجئون جونگکوک استایلیسته آیدل معروف و خوشتیپی به اسم کیم تهیونگه...چی میشه که کم کم بین این دوتا به اصطلاح فقط*همکار*یسری اتفاقات بیوفته؟ :"همیشه تو به سلیقه ی خودت بدنمو نقاشی میکنی." :"این دفعه من میخوام با لبام بدنه تورو نقاشی کنم." ژانر=فان،اسمات...