:"مطمعنی حالت خوبه؟"
جونگکوک با نگرانی پرسید و ظرف اسپاگتی رو روی میز گذاشت.
جیمین چشماش با دیدن غذا برقی زد..بلخره از بیمارستان مرخص شده بود و از بس غذا های شل و ول اونجا رو خورده بود ،هنوز که هنوزه اسهال داشت.
:"آروم بخور."
جونگکوک بهش تشر زد و از لیوان آبش خورد.
جیمین بزور لقمشو قورت دادو گفت:"هیونگ...چه حسی داره با یه آیدل قرار میزاری؟"
آب توی گلو جونگکوک پرید و چشماش سرخ شد..ولی جیمین پوکر بهش نگاه میکردو رشته ی اسپاگتیش رو با هورت بالا میکشید.
جونگکوک که یکم حالش بهتر شد گفت:"چی...چی میگی بچه...قرار کجا بود؟من با کسی قرار نمیزارم."
جیمین همونطور که داشت توی گوشیش دنباله چیزی میگشت گفت:"پس سکس پارتنرته؟"
:"هی!!!!!."
جونگکوک با عصبانیت و گفت و دستشو جلو کشید و ضربه ایی به سره جیمین کوبوند.
:"نه.اینطور که میگی هم نی-"
حرفش با قرار گرفتن گوشیه جیمین،جلوی صورتش قطع شد.
با تعجب که عکسی که از خودش و تهیونگ که مشغوله بوسیدن هم بودن نگاه کرد.
لباشو از عصبانیت روی هم فشار دادو گفت:"توی عوضی-"
:"حرف بد نزن هیونگ."
جونگکوک چنگالو توی دستش خم کردو داد زد:"توی عوضیییی به چه جرعت این کارو کردی؟"
جیمین از جا پرید...شاید اگر میانگین میگرفت جونگکوک ماهی یه بار روش داد میزد..
قیافشو مظلوم کرد و لباشو با حالت هق هقی لرزوند.
جونگکوک موهاشو بهم ریختو گفت:"قیافتو اونطوری نکن."
جیمین که توی بازیگری رودست نداشت صدای گریه ی مصنوعی دراورد که باعث شد جونگکوک دستاشو به حالت تسلیم بالا ببره و بگه:"باشه باشه..لطفا شروع نکن...پونصد وون بهت میدم باشه؟"
جیمین با شدت بیشتر هق زد و جونگکوک با تعجب بهش نگاه کرد.
:"هفصدتا؟"
سرشو به نشونه ی نه تکون داد و اولین اشک مصنوعیش روی میز خورد.
:"باشه...هزار وون؟"
سریع اشکاشو پاک کرد و مثل اینکه هیچ اتفاقی نیوفتاده باشه به غذا خوردنش ادامه داد.
جونگکوک خنده ی عصبی ایی کرد.
باورش نمیشد که بدهکار هم شده بود.:"به مامان و بابا گفتم که دوست پسر گرفتی..و هفته ی دیگه میان سئول تا باهاش آشنا بشن."
جیمین چشماش اندازه یه توپ بسکتبال شد و لقمه توی گلوش گیر کرد.
:"چ..چی..هیونگ جدی نمیگی.."
YOU ARE READING
𝔹𝔸𝔻 𝔾𝕌𝕐
Fanfictionجئون جونگکوک استایلیسته آیدل معروف و خوشتیپی به اسم کیم تهیونگه...چی میشه که کم کم بین این دوتا به اصطلاح فقط*همکار*یسری اتفاقات بیوفته؟ :"همیشه تو به سلیقه ی خودت بدنمو نقاشی میکنی." :"این دفعه من میخوام با لبام بدنه تورو نقاشی کنم." ژانر=فان،اسمات...