Elf

60 24 16
                                    

از همون لحظه که از فرودگاه به خونه برگشتم وانمود کردم منتظرش نیستم برای این وانمود کردن سر خودمو با کارهایی که هیچ منطقی پشتشون نبود، گرم می‌کردم.
فردای اون روز با مگنس قرار شام گذاشتم بعد به دیسکو رفتیم و من برخلاف همیشه بیشتر از یک شات خوردم که نتیجه اون مستی شد کوتاه کردن موهام تو حموم خونه‌ام فقط به‌خاطر این‌که به دکمه لباسم گیر کرده بودن.

دو روز بعد وقتی داشتم از دانشگاه به خونه برمی‌گشتم یک شماره ناشناس که کد 82+ رو داشت برام عکس فرستاد تشخیص خودم کار سختی نبود، ته‌هیون این عکس رو اون شبی که اومد خونم ازم گرفت.

دو روز بعد وقتی داشتم از دانشگاه به خونه برمی‌گشتم یک شماره ناشناس که کد 82+ رو داشت برام عکس فرستاد تشخیص خودم کار سختی نبود، ته‌هیون این عکس رو اون شبی که اومد خونم ازم گرفت

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

تو ایستگاه پیاده شدم و یک سلفی از خودم براش فرستادم تا بهش نشون بدم که طول موهام تغییر کرده و همون عکس آخرین عکسم با موهای بلندمه.
واکنشش جالب بود برخلاف دوستم که غر زد چرا کوتاه کردی یا خواهرم که وسوسه شد تا اونم موهاشو کوتاه کنه گفت حالا که نمی‌تونم ازت عکس بگیرم باید یک نقاشی جدید ازت بکشم.

کم کم عکس فرستادن از روزی که سپری کردیم و چت کردن راجع‌به چیزهای مختلف شد جز روتین روزمره جفتمون.
با توجه به اختلاف ساعت، ما زمان محدودی رو هم‌زمان با هم آنلاین بودیم و روزهایی که کلاس داشتم این زمان محدودتر هم می‌شد.

اواخر ماه مِی همراه اگنس و چهارتا دیگه از هم‌کلاسی‌هامون یک سفر دخترونه‌ی دو روزه به‌خاطر فستیوال راین در آتش به کلن رفتیم.
ما ظهر به کلن رسیدیم و بعد خوردن ناهار و یک‌خورده استراحت به پل هوهن تسولر رفتیم.
با نزدیک شدن به پل دخترا مشغول خریدن قفل از فروشنده‌های محلی برای بستن روی پل شدن، اشتیاق اونا منم وسوسه کرد که بخاطر جوونه تازه ریشه گرفته قلبم قفلی روی پل ببندم.
با ماژیکی که لورن آورده بود حرف اول اسمش رو روی قفل قرمز و پشتش حرف اول اسم خودم رو نوشتم وقتی مگنس بهم گفت چرا مثل بقیه با علامت + جفت حروف رو روی یک سمت ننوشتم کوتاه جواب دادم_ این احساس تازه‌ است و هنوز زوج نشدیم‌.

مگنس رو به بقیه گفت_ بچه‌ها انار نیازمند توصیه‌هاتونه بهش بگید چطوری فرد مقابلشو مجبور به اعتراف کنه

اونا مشتاقانه سمتمون اومدن و بعد توصیه‌هاشون شروع شد، توصیه‌هایی که بیشترشون جنسی بود.
بعد از بیست دقیقه با تشکر کردن ازشون بحث رو خاتمه دادم و برای بستن قفلم ازشون دور شدم.
قفلمو به نرده بستم، از سمت حرف T عکس گرفتم و براش فرستادم.
زیر عکس نوشتم به یادتم.

AnarWhere stories live. Discover now