Sieben

83 30 35
                                    

با رسیدنم به هتل اونم از در بیرون اومد.
عینک آفتابیش رو روی چشماش گذاشت و گفت_سلام تو لابی منتظرت بودم.

_سلام، بریم خوش بگذرونیم مشکلی با پیاده روی طولانی نداری؟
نگاهی به لباسش انداختم تا چک کنم یک‌وقت سردش نشه.
پلیور طوسی نیلی سفید و کاپشن مشکی بلندی پوشیده بود.

_ من برای گردش امروز کاملا آماده‌ام

_خب باید سمت ایستگاه مترو بریم‌، امروز خبری از تاکسی نیست.

بعد چند ساعت گردش حالا تو محله میته بودیم، کنار یکی از گاری‌های غذا ایستادم.
_ یکی از غذاهای محبوب خیابونی برلین کری وسته، میخوای امتحانش کنی؟

نگاهی به سوسیس‌ها انداخت_ آره

برگشتم سمت اون مرد تا سفارش بدم.
بعد از گرفتن سفارش‌هامون تو شلوغی شهر کنار هم راه می‌رفتیم و غذامون رو می‌خوردیم.

بعد تموم کردنش ظرفشو گرفتم و رفتم تو سطل زباله بندازمش.
وقتی برگشتم روی یکی از سکوها نشسته بود کنارش نشستم اما سردیش باعث شد بلرزم.
متوجه شد و کاپشنشو باز کرد_بیا اینجا جا برای دوتامون هست
و چشمکی به آخر حرفش اضافه کرد.
پیشنهادش واقعا وسوسه انگیز بود پس بدون مخالفت تو بغلش رفتم.

بدون نگاه کردن بهم گفت_ تو قاصدک سوار بر نسیمی، مثل اون رهایی و انگار تو به نسیم میگی کجا به‌وَزه تا به مقصد برسی.

گنگ نگاهش کردم با دیدن میمیک صورتم خندید.
_ منظورم اعتماد به نفس و آزادانه رفتار کردنته

منم خندیدم_ پس چه تعریف خوبی بود

بعد سکوت کوتاه بینمون پرسید_ می‌تونم بپرسم چرا آلمانو برای تحصیل انتخاب کردی؟

تصمیم گرفتم مثل خودش که دیشب صادقانه جوابمو داد، جوابشو بدم.
_ راستش من دنبال بهونه بودم تا از اونجا فرار کنم همون‌طور که خودت گفتی من آزادانه رفتار می‌کنم و این چیز اشتباهیه از دیدگاه بعضی از مردم کشورم

از بغلش بیرون اومدم و گفتم_ مثلا همین الان که بغلت بودم تحریک شدی؟

دستپاچه گفت_ چی؟!

_ما دخترا اونجا حق انجام عادی‌ترین کارها ازمون سلب شده بخاطر جنسیت متفاوتمون، باید مراقب رفتار و پوششمون باشیم که مردها رو تحریک نکنیم و من حتا دلم برای اون بیچاره‌ها هم می‌سوزه، سالهاست انگ منحرف جنسی که قادر به کنترل خودش نیست به پیشونیشون خورده در صورتی که بیشترشون این‌طور نیستند. بین خانم‌ها هم منحرف پیدا میشه اما فکر کنم اونجا دیندارها و سیاستمدارهامون معتقدند خانم‌ها اصلا میل جنسی ندارن که اینطور جاهلانه رفتار میکنن.
با محدود کردن دخترا روحشون رو ذره ذره میمکن و میکشن و این حتا از زنده به گور کردنمون بدتره.

AnarHikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin