تا ساعت شیش بعدازظهر تو خونه با هم فیلم دیدیم، ناهار پختیم، نقاشی کشیدیم و حرف زدیم. بعد ازم خواست آماده بشم تا جایی بریم و در جواب سوالات من گفت_ میخوام چهره شاد و شگفت زدت رو ببینم.
سوار تاکسی که منتظرمون بود شدیم و راننده بدون پرسیدن آدرس راه افتاد.
_ من همین الانم سورپرایز شدم تو حتا مقصد هم توی اوبر ثبت کردیچشمک زد و گفت_ از گوگل ترنسلیت استفاده کردم.
تمام مدتی که تو راه بودیم سعی کردم از زیر زبونش بکشم که کجا میریم اما اون فقط میخندید و جوابمو نمیداد.
انقدر مشغول سوال پرسیدن و کنجکاوی بودم که اصلا حواسم به مسیر نبود، تاکسی متوقف شد، وقتی پیاده شدم و چشمم به استادیوم افتاد تازه فهمیدم کجا اومدیم چند ثانیه بهت زده به اطراف نگاه کردم، بعد از شدت ذوق شروع کردم به بالا و پایین پریدن و جیغ زدن، بغلش کردم و هی پشت سر هم بهش میگفتم_ ممنونم ممنونم ممنونم...منو از خودش جدا کرد و گفت_ بیا بریم داخل
دستشو گرفتم و تقریبا سمت صف ورود دویدیم_ تو یکی از آرزوهای منو برآورده کردی
یکی از لبخندهای درخشانشو بهم نشون داد_ همون موقع که با ذوق ویس فرستادی گفتی هری استایلز قراره برلین کنسرت بذاره بعد هم با ناراحتی گفتی اما تو نمیتونی بری به یکی از دوستام گفتم حواسش باشه سایت که باز شد برامون بلیط بخره
بازوش رو محکم گرفتم و سرمو بهش تکیه دادم_ قلبم رو منفجر کردی.
من بین هزینه سفر با دوستهام و خرید بلیط کنسرت، سفر رو انتخاب کردم البته اصرارهای اگنس هم بی تاثیر نبود و حالا دارم میرم کنسرت اونم با تههیون!
البته بعدها تههیون اعتراف کرد وقتی بهش گفتم دوست دارم از نزدیک ببینمت دنبال بهونه گشته که فقط بخاطر حرفم پا نشه بیاد برلین و با کمک دوستش تونسته دو بلیط از کسایی که پشیمون شده بودن و نمیخواستن به کنسرت برن، بخره.حالا ما با پشت سر گذاشتن تمام اینها توی کنسرت هم پای بقیه مردم با لیریکهای غمگین احساساتی، با لیریکهای شاد بالا پایین میپریدیم و فریاد میزدیم و حتا گاهی کمرهامونو تکون میدادیم.
دیدید چی شد؟! موقع انتخاب اینکه کنسرت چه کسی برن، فهمیدم خوانندههایی که دوست دارم برم کنسرتشون فوت کردند :')
اول میخواستم بفرستمشون کنسرت ادل بعد دیدم هری بیشتر خوش میگذره اما این به منزله دوست نداشتن ادل نیست🙄
ESTÁS LEYENDO
Anar
Romance「Completed」 _ och es tut mir leid + excuse me?! "بنظر من دستها خیلی مهم و مرموزن، چشمها نشون دهنده افکار و روحه اما دستها انحصارا در خدمت صاحبشونن. اونا میتونن هم بهت لذت بدن هم عذاب، میتونن هم نوازشت کنن هم کبودی روی تنت ایجاد کنن. من نمیدونم با...