ووت و کامنت فراموش نشه!!
***لاتی به لویی تکست داد و گوشیشو کنار گذاشت
دلش برای برادرش تنگ شده بود
کاش لویی میومد و برای کریسمس پیشش میموند
می ترسید،نیاز به بغل گرم برادرش داشتجوانا:لاتی بیا دمه در!مهمون داریم!
لاتی با ترس از جاش پرید
امیدوار بود حداقل برای کریسمس اون آدم که ازش میترسید اینجا نباشهبا ترس جلوی در رفته و چشمش وقتی اونو دید قلبش آب شد
جوانا:تیمی!
جوانا و خنده گفت و تیموتی رو بغل کرد
اون اینجا بود
تیموتی شالامه
کسی که مقدر شده بود تا با لاتی تاملینسون ازدواج کنه
آدم که روان لاتیو از بین برده بودتیموتی:دلم براتون تنگ شده بود خانم تاملینسون!
جوانا:اوه عزیزم دلم...ولی من خوب میدونم دلت برای کدوم خانم تاملینسون تنگ شده...لاتی بیا جلو!
لاتی آروم و رفت و کنار مادرش ایساد و دستشو محکم گرفت
کابوس لاتی بعد دوماه برگشته بود
برگشته بود تا دوباره عذابش بدهتیموتی: سلام لاتی!دلم واقعا واست تنگ شده بود...از اونجا که میدونستم برادرت برای کریسمس نیست و تنهایی گفتم بیام پیشت باشم!
لاتی چیزی نگفت و ففط با نگرانی به چشم های پر از عطش تیموتی نگاه کرد
جوانا:بیا تو تیمی...دمه در خسته میشی دارلینگ
لاتی میخواست همراه مادرش بره اما دست تیموتی محکم نگهش داشت و نذاشت که اون دختر بره
وقتی جوانا از اونجا رفت لبخند تیمی پاک شد
تیموتی:زخم که روی گردنت گذاشتم چی شده؟چرا دیده نمیشه؟
سمت گردن لاتی اومد و محکم دستشو روش کشید که کرمی که لاتی زده بود پاک بشه
لاتی دستشو میکشید،میخواست از اون پسر جدا بشه،حتی لمسشم باعث میشد اشک توی چشماش جمع بشه
تیمونی:همینه دختر خوب....همیشه این زخمو توی آینه نگاه کن...یادت میندازه که دیگه با من مخالفت نکنی
روی زخمو محکم فشار داد و لاتی از درد هیسی کشید
لاتی:ت..تیم....درد داره...
تیموتی:اگه با من دوباره مخالفت کنی دوباره این اتفاق میوفته...
محکم تر فشارش داد و خندید
تیموتی:اون برادر کثیفت هم نمیتونه ازت مواظبت کنه...تنها کسی که میتونی بهت رحم کنه فقط منم....پس باهام مهربون باش لاتز....
اون دخترو محکم هول داد و وارد خونه شد
تیموتی:خانم تاملینسون مطمئنم برای کریسمس از اون سوپ های فوق العادتون آماده کردین...
YOU ARE READING
my starry night(L.S)
Romance[ OnGoing... ] هری استایلز نقاش معروف پسره زیبایی رو توی خواب هاش ملاقات می کنه اما هیچ ایده ای نداره که اون کیه... برای همین هر دفعه که از خواب بیدار میشه صورت اون پسرو نقاشی میکنه صورت بی نقص اون آپ: دوشنبه ها