وقتی رسیدن خونه نایل پسرا اونجا بودن
لویی دست زد= به به چه نمایشی افرین
- ما واقعا بهتون افتخار میکنیم چقدر خوبه باهمید
زین لیامو بیشتر به خودش چسبوند و به حرفای لویی و هری لبخند زد
نایل دستاشو بهم کوبوند×بیاید بشنید که هری و لویی هم میخوان یه چیزه مهم بهتون بگن
زین دستشو گذاشت رو صورتش+امیدوارم نگید اینقدر که همو به فاک دادید عقیم شدید....اوه نکنه ایدز گرفتید؟
- نخیرم گوش کن عوضی.....لو هانی بهشون بگو دیگه
=خب راستش چند روز پیش من از هری خواستگاری کردم و اون جواب مثبت داد و قرار شد اخره این ماه ازدواج کنیم
لیام به سرعت سمته هری و لویی رفت و اونا رو بغل کرد
_این عالیه احمقا تبریک میگم
پنج تایی مشغوله خوردن غذا بودن که نایل طبق معمول شروع کرد به خوندن
× پسرا ترکوندینا کله اینترنت عکسه شماستزین دسته لیامو از زیره میز کمی فشار داد و لبخند زد
+خب شاید چون ما خیلی جذابیم=اوغ حالم بهم خورد نکشیمون بابا جذاب
- ااا لویی چیکارشون داری بیب بزار خوشحال باشن دیگه امشب شبه اوناست
×اینو گوش کنید: لیام پین خواننده و زین مالیک مدل امشب در فشن شو رابطه خود را
رسمی کردن و بعد از این اتفاق بسیاری از سلبریتی ها به اونا در فضای مجازی تبریک
گفتناین کارو دفاع از حق و زیبا خطاب کردن این کاره این زوج باعث شد
بسیاری همین امشب کام اوت کرده و شروع کردن به هشتگ زدنه مثله زیام شجاع باشید
#مثل_زیام_شجاع_باشید
زین با لحن چندشی گفت
+زیام؟ اه حالم از این اسم بهم میخوره_چرا بیب این ترکیبه اسمه دوتامونه که بنظرم باحاله
+چرا فقط یک حرف از اسمه من باید توش باشه اخه؟
_اوووو زین حسود مالیک رو ببین
- گوش کنید ببینید چی میگم شماها باید با ما بیایید برای خریدن و دوخته لباسه عروسیمون
+من ترجیح میدم با لو برم اون یکی رو انتخاب میکنه و میاد بیرون
=دتس مای برو...متاسفم ولی من سفارش دادم پس باید به هری کمک کنی
- زینه عوضی الان منظورت اینه که من ایراد گیرم؟
+نه خب تو فقط یکم سخت پسندی
لیام دستاشو بالا اورد
_بحث نکنید...هری ما باهات میایم× منم میام بهتره لویی نیاد و کارای کیک و سالن رو انجام بده شگوم نداره لباسای همو ببینن
همه از این حرفه نایل خندیدن وروی کاناپه ها لم دادن و راجع به مهمونا و افتر پارتی
مراسم حرف زدنلیام تو بغله زین خودشو جا کرده بود و زین با موهاش بازی میکردو اون
روی بازو های اون پسر با انگشتاش خطه فرضی میکشیدهری پاهاشو روی لویی دراز کرده بود و لویی با دقت ناخن های پاهاشو لاک میزد
نایل داشت با دقت جزییات عروسی و لیسته مهمون هارو یادداشت میکرد
همه چی عالی بود مثله ارامش بعد از یک طوفانه بزرگ
++++++++++++++++
خب لری هم که دارن عروسی میکنن قر هاتونو اماده کنیداقا من دیدم چندنفر میان سوال هارو از زبون شخصیت ها جواب میدن منم خوشم اومد
هر سوالی داشتید از شخصیت هایه داستان بپرسید چون دو پارت تا اخر داستان مونده
لطفا سوال هاتون رو هشتگ بزنید که ببینم برا کدوم شخصیته
مثال:
چرا سینگلی؟
#نایللاو یو گایز♡شخصیت ها منتظر سوال هاتون هستن
YOU ARE READING
Fuck it' i love you [Z.M]
Fanfiction||complete|| "میتوان قطب را جهنم کرد پای دل از در میان باشد" همه چی از روز عروسی لیام شروع شد عروسی که فقط جسمن توی اون حضور داشت چون قلبو روحشو یه پسره اسیایی دزدیده بود