Part8
تهیونگ خمیازه کشید و بدنشو کش داد. با دیدن موجود کیوت کنارش لبخند زد. البته نه از اون سبک های مهربون! یه لبخند خبیث..
با تنبلی بلند شد و سمت سرویس بهداشتی راه افتاد. تموم طول مسواک زدن به یه چیز فکر میکرد"اون چی بود که دیشب گفت؟ لیتل؟"
آبی به صورتش زد و تصمیم گرفت دوش بگیره. چون شب قبل موهاش نسبتا خیس شده بود و چرب به نظر می رسید.
با عجله خودشو شست و حوله ای به کمرش بست.
کنجکاوی تموم بدنشو پر کرده بود. حتی بیشتر از شکم گرسنه اش دنبال فهمیدن اون کلمه بود.دستی به موهاش کشید و بدون خشک کردنش روی تخت نشست. با تموم سرعتی که داشت لپ تاپ رو روشن کرد و نوشت:"لیتل"
قبل اینکه سرچ رو بزنه چندین پیشنهاد نوشته شد:
-قانون لیتل
-لیتل چیست؟
-لیتل میکس
-لیتل گرل کیسترو کلمه لیتل کلیک کرد و وقتی نتیجه خاصی پیدا نکرد دوباره سرچ کرد لیتل و این بار لیتل چیست رو سرچ زد.
*بزارید یه بار دیگه بگم که شاید کسی ندونه. من فیک فارسی و اللخصوص ویکوک نمیخونم. هر اطلاعاتی که براتون مینویسم بر اساس فیک های انگلیسی که خوندمه.. با کاپلایی که خودم دوست داشتم:*)
پس اگه واستون جدیده یا با چیزایی که خوندید فرق داره معذرت:)لیتل اسپیس یه حالت ذهنیه که یک بزرگسال نیاز به مراقبت داره. درست مثل بچه ها. حالتیه که توش طرز صحبت، رفتار و حتی فکر کردنش فرد مثل بچه ها میشه.
زمانی به وجود میاد که فرد دچار آسیب، شوک و... شده باشه و نتونه تحملش کنه. برای فرار از افکارش وارد یه نوع فضای ذهنی head space میشه..
لیتل بوی /گرل نیاز به یه کیرگیور یا مراقبت کننده داره. که میتونه به اسم هایی که خود لیتل انتخاب میکنه صدا زده بشه. مثل ددی/مامی یا حتی حالت های بچه گونه تر مثل دادا، دد و...
کِرگیور مثل یه پدر /مادر مهربون مراقب لیتله.بهش میگه که چی کار کنه، یاد میده، باهاش بازی میکنه و...
و در مواقع لزوم میتونه تنبیهش کنه! تا مثل یه بچه شیطون نشه.ولی تنبیه در حدی که لازمه. نباید به روحیه لیتل آسیب بزنه.
سن لیتل بستگی به چیزهای مختلفیه. مثلا مقدار آسیبیه که دیده. میتونه در حد یه نوزاد که نیاز به شیشه شیر، پوشک و.. داره باشه یا در حد یه بچه 6 7 ساله.
لیتل ها روحیه لطیفی دارن در نتیجه ددی/مامی باید حواسش جمع باشه که لیتلشو با فراموش کردن کارای جزئی مثل بوسه شب ناراحت نکنه. و اکثر چیز هایی که یه بزرگسال میدونن رو نمیدونن...برای مثال مسائل جنسی..
یکی از چیزاییه که کرگیور باید خیلی مراقبش باشه. چون مسلما هر بچه ای راجب این چیزها کنجکاوه و فهمیدنش واسه بچه ها خیلی سخته!
VOCÊ ESTÁ LENDO
Not Your Toy!! | Vkook Namjin § Full
Fanfic-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو تر...