اول از همه بگم ایده مال دوستمه
من فقط قراره ایده رو باز کنم
خب یه نکته داره
اینکه ما داریم سرزمین خون آشام ها رو توصیف میکنیم پس همه خون اشامنجئون جونگ کوک
پادشاه خون آشامانکیم تهیونگ
جفت شاهجونگ کوک با نیش های بیرون امدش که آماده دریدن تهیونگ بود گفت:دهنتو ببند و خفه خون بگیر هرزه تا من نخواستم پاتو از گورستون بیرون نمیذاری
رفت و در و کوبید
ته که هم عصبانی بود هم ناراحت با فریاد گفت:ازت متنفرم جئون جونگ کوکخب این داستان خشنه ولی هپی انده
داستان تو سرزمین خون آشامان اتفاق میوفته پس همه خون آشام هستن
امیدوارم مثل همیشه همراهم باشید و کمکم کنید داستان ها زیاده ولی نگران نباشید
همشو براتون مینویسم
چون این مدت استرس زیاد دارم داستان بیشتر مینویسم
دوستون دارم ♥️❤️❤️❤️❤️❤️
YOU ARE READING
Kookv fucking sperm [ Completed ]
Fanfictionاسپرم لعنتی🍸 کاپل ها:کوکوی، یونمین، نامجین ژانر:خون آشام خشن امپرگ اسمات _جونگ کوک با چشمانی که از خشم سرخ شده بود به مراسم ازدواج نگاه میکرد با خشم غرید:به چه جراتی با بچه من تو شکمش داره ازدواج میکنه وضعیت: پایان یافته