𓂃𝐌𝐀𝐌𝐌𝐀𝐓𝐔𝐒𓍯 تهیونگ طرد شده بود، به عنوان روانپزشکِ برجسته و جوانی که سالها قبل معشوقهی هم جنس خودش رو به قتل رسوند طرد شده بود... نه خانوادهای داشت، نه دوست و نه هم خونهای. فقط و فقط به موسسهی رواندرمانیاش میرفت و مشغول کار میشد، قسم خورده بود دربهای قلبش رو به روی کسی باز نکنه و سمت هیچ پسری برای رابطه نره. اما درست توی یک شب عادی مثل بقیه شبهایی که توی موسسه مشغول دیدن بیمارهاش بود، پسر خیابونیی با خشم به اتاقش هجوم آورد. پسری که توی مدت نه چندان طولانی، دربهای قلب بدنام ترین روانپزشک این شهر رو باز کرد تا دوباره زندگیاش پر از تنش و طرد شدنهای دیگهای بشه. ___ " خدا تو رو خلق کرد و از خودش پرسید چطور ممکنه تنها روی زمین ولت کنه؟ این شد دلیل به دنیا اومدن من. " ⊹ کاپل⤟ ویکوک، یونمین، نامجین. ⊹ ژانر⤟ رومنس، درام، روانشناسی، اسمات، انگست، معمایی. ⊹ نویسنده⤟ LeeTelma