تهیونگ:
با عصبانیت دور اتاقم میچرخیدم پام هنوز درد میکرد انگار انگشت پامو شکسته امگایه وحشی میمردی یه بوس بدی؟؟؟حالا نکه انگار من هیچی ندیدم من اون شب بارها اون لبارو بوسیدم (خیلی پرو تشریف دارن 😊😊)_اول اخرش که مال خودمه بهتره هرچه سریع تر باهاش کنار بیاد اگه قرار مال من نباشه پس بهتره مال هیچکس نباشه
چرا هیچ صدایی ازش در نمیاد؟؟اون امگا یاغی که من میشناسم ساکت نمیمونه حتما داره یه نقشه واسه فرار میکشه هه فکر کرده میتونه با وجود اون پابند از اینجا خارج شه؟؟؟هیچکدوم از نقشه هاش جواب نمیده ولی کنجکاوم بدونم الان داره چیکار میکنه
از اتاقم بیرون رفتم دستگیره در اتاقی موقع فرار از دست من رفته بود توش اروم چرخوندم درو حول دادم ولی واز نشد انگار یه جسم سنگین پشت در گزاشته رنگم پرید_امید وارم اونی نباشه که فکر میکنم
در بیشتر حول میدم به سختی وازش کردم وقتی کوک تو اون حجم از خونی که رو زمین ریخته پشت در دیدم قلبم واسه یه لحضه وایستاد براید استایل بقلش کردم
همینجور که به طرف در پایین میبردمش داد زدم_یونهو برو ماشینو روشن کن میریم بیمارستان
~ولی قربان با وجود اون پابند اون نمیتونه از خونه خارج بشه حتی اگر بیهوش باشه شما اگر از خونه بیرون ببرینش به محض بهوش اومدنش دوباره بیهوش میشه
از اعصبانیت دندونامو روهم فشار میدادم
_پس برو دنبال دکتر
~چشم قربان
کوک رو مبل میزارم به زخمش نگاه میکنم هنوز داشت خون ریزی میکرد
_یه چیزی بیارید جلو خونریزی رو بگیریم
یکی از خدمتکارا با شتاب اومد سمتم یه پارچه تمیز داد دستم گزاشتم رو زخمش یکم فشار دادم که قیافه کوک از درد توهم رفت
_تحمل کن الان دکتر میرسه قول میدم اگه زنده بمونی ازادت کنم فقط زنده بمون خواهش میکنم
بعد 10 دقیقه دکتر رسید بدون اینکه سلام کنم بردمش پیش کوک دکتر که دید وضع کوک وخیمه شروع کرد به بخیه زدن
#اقایه کیم امگاتون خیلی خون از دست داده اگه همینجوری پیش بره میره تو کما بهتره هرچه سریع تر بهش خون بدیم میدونید گروه خونیش چیه؟؟
_نه نمیدونم
#کسی رو میشناسیت که از گروه خونیشون خبر داشته باشه؟؟؟
کسی به جز جیمین به ذهنم نمیرسید اگرم بهش زنگ بزنم و یهویی ازش گروه خونی دوستشو بپرسم خیلی مشکوک میشع ولی هیچی مهم از کوک نیست حقیقتو به جیمین میگم رفتم سمت گوشیم شماره جیمینو گرفتم
÷چی میخوای؟؟؟
_گروه خونی کوک میدونی؟؟؟
÷واسه چی میپرسی؟؟؟مگه کوک پیدا شده؟؟؟
YOU ARE READING
نفرین شیرین
Werewolfجنگکوک :امگایی که خیلی زیبایه ولی به همون اندازه دست نیافتنی اون جلو همه الفاها وایمیسته و هیچوقت سرخم نمیکنه تهیونگ :الفایی که هرشب با یک امگایه و هیچکس جرعت مقابله باهاشو نداره و هر چیزیم که بخواد به دست میاره چی میشه اگه این دوتا روبه رویه هم ق...