part17

3.4K 495 164
                                    

جنگکوک :
از وقتی اون دخترو نجات دادم کل مدرسه بهم به چشم فرشته نجات نگاه میکردن از اون موقع تا حالا یک ماه میگزره
و هر روز یه نفرمیومد پیشم ازم کمک میخواست تا از دست تهیونگ نجاتش بدم اوایل بهشون توجه نمیکردم میگفتم مشکل خودشونه
ولی اونا بدتر شدن یه عده رفتن در خونم چادر زدم مثل غارنشینا زندگی میکنن و قسم خوردن تا من درخواستشونو عملی نکنم از اونجا تکون نمیخورن
باعث آزار اذیت همسایه هام شده بودن
یه عده هم هر روز برام یه هدیه میاوردن تا بهشون توجه کنم یه عده هم کلا زندگیشونو ول کرده بودن دنبال من راه افتاده بودن هرجا میرفتم اوناهم دنبالم میومدن
کم مونده بود خودشونو تا دسشویی حمومم برسونن
تمام معلما مدیرا کلافه شده بودن چون یهو تمام دانش اموزا افت تحصیلی داشتن حاضر نبودن برگردن چون لعنت تمام مدرسه بین این سه دسته تقسیم شده بودن هیچکدوم وقت درس خوندن نداشتن
دیگه صبرم لبریز شده بود رفتم سراغ تهیونگ گفتم دست از سر این بیچاره ها ور داره
تهیونگ گفت در عوض باید مثل یه دوست پسر واقعی براش باشم و چندتا قانون گزاشت

1.هرشب قبل خواب باید بهش زنگ بزنم بگم شب به خیر عزیزم امید وارم خواب سکس بامنو ببینی

2.هروز تهیونگ منو میرسونه مدرسه و باید بهش بوسه صبحگاهی بدم بهش بگم دیشب خواب سکس بامن چطور بود؟؟

3.هر وقت هرجا بودم باید تلفنشو جواب بدم یه آمار از اینکه کجام دارم چیکار میکنم میدادم

دوهفته اول لجبازی کردم قبول نکردم ولی بعدش پشیمون شدم اون سه قانونو قبول کردم
وحالا من تو جلو در خونم نشستم تا آقا تشریف بیارن

+ای خدا به زمین گرم بزنتت تهیونگ اگه اون قانون کوفتی نبود تا الان سرکلاسم نشسته بودم اقایه کیم میکشتم

_اون جرعت نداره به دوست پسر من دست بزنه

جیغ خفه کشیدم

+ببینم تو جادو تلپورت چیزی بلدی یا روح جنی که انقدر بی سر صدا میای؟؟من دو ساعته اینجا منتظرم !!

_منم دو ساعته دارم نگات میکنم که چجوری حرص میخوری به هوا لگد میندازی پدر مادر منو فوش مثبت هیجده میدی

سرخ شدم یا خدا یعنی واقعا همه اونارو شنیده؟؟از این به بعد حواسم باشه دیگه تو تنهاییام امنتیت ندارم

_چرا سرخ شدی بیبی؟؟

+هی..هیچی بیا سریع تر بریم

با دو خودمو رسوندم به ماشین تهیونگ نیشخند تهیونگو ندیدم
تهیونگ با ارامش تمام تو ماشین نشست به من زول زد

+چرا نگاه میکنی؟؟ ماشینو روشن کن بریم دیرمون شد

_قانون شماره 2

بایه نیشخند شیطانی گفت منم قیافمو شبیه پاپیایه کتک خورده کردم

_زودباش بیبی از وقتی بیدار شدم منتظر این لحضه بودم

نفرین شیرین Where stories live. Discover now