جیمین:
با حس بوسه هایه کوتاهی که که رو گونه لباش زده میشد بیدار شد
به ارومی پلک چشم سمت راستیشو واز کرد یونگی رو دید که روش خیمه زده×چطوری انقدر خوشگلی حتی وقتی خوابی؟؟
÷چطوری تو انقدر جذابی حتی وقتی تو خوابمی؟؟
چشمایه یونگی گرد شد
×جیمین خواب نیستی الانم بیداری دیشب یادت نمیاد چه اتفاقی افتاد؟؟؟ما دیشب باهم سکس داشتیم !!
جیمین یهو سرشو خواست بلند کنه که با سر زد تو بینی یونگی
یونگی خوشو کنار کشید با دستاش بینیشو گرفته بود ناله میکرد جیمین که تازه همه چیز یادش اومده بود با گونه هایه سرخ رفت طرف یونگی÷بب..ببخشید الان بهتری؟؟؟
یونگی سرشو به نشونه تایید چند بار بالا پایین کرد
÷الان ساعت چنده؟؟؟
گوشیشو ور داشت که با موچ عظیمی از تماس بی پاسخ اس ام اسایه جنگکوک روبه رو شد
حالا که یادش میومد وقتی داشت یونگی اون بتارو دنبال میکرد گوشیشو سایلنت کرده بود که صدا نده باعث جلب توجه اونا نشه
سریع از رو تخت اومد پایین که با درد شدید کمر باسنش روبه رو شد
برگشت طرف یونگی چشم غره رفت "همون بهتر که با سر زدم تو بینیش حداقل من الان تنها کسی نیستم که درد میکشه"
باحرص شلوار باکسرشو ور داشت پوشید×کجا؟؟تا بیدار شدی میخوای بری؟؟؟یا نکنه میخوای جوری رفتار کنی که انگار اتفاقی نیوفتاده؟؟
÷چرت و پرت نگو مین یونگی دیشب فراموش کردم به جنگکوک اس ام اس بدم بگم شب نمیام خونه منتظرم نباشه
×باشه حداقل بزار برسونمت
÷پس سریع تر لباساتو بپوش و اگرم نمیخواستی برسونیم مجبورت میکردم هرچی نباشه الان دوست پسرمی
×چی..؟؟الان چی گفتی؟؟من حس میکنم گوشام مشکل پیدا کردن ....الان گفتی من دوست پسرتم؟؟
جیمین با عادی ترین حالت ممکن برگشت سمت یونگی
×اره
÷بلاخرررررررررررره تونستم به دستت بیارم الان رسمااااااااااا من دوست پسرت
جیمین پوکر به یونگی نگاه کرد
×اگه میخوای همین الان رابطمونو بهم نزنم پاشو منو برسون
یونگی با سرعت نور لباساشو پوشید رفت سراغ ماشینش جیمینم بایه نیشخند رفت سمت ماشین سوار شد
تمام راه جیمینو سکوت کرده بود وبه "چجوری به جنگکوک توضیح بدم؟؟"یا "وقتی منو ببینه واکنشش چیه؟؟" فکر میکرد
وقتی رسیدن خونه جیمین اروم درو واز کرد و با خودش دعا میکرد جنگکوک خوابیده باشه یا اصلا خونه نباشه
وقتی درو واز کرد در جنگکوک دید که وسط خونه نشسته به در زول زده ویه چوب گلفم دستشه
وایستا چوب گلفو جنگکوک از کجا اورده؟؟؟
YOU ARE READING
نفرین شیرین
Werewolfجنگکوک :امگایی که خیلی زیبایه ولی به همون اندازه دست نیافتنی اون جلو همه الفاها وایمیسته و هیچوقت سرخم نمیکنه تهیونگ :الفایی که هرشب با یک امگایه و هیچکس جرعت مقابله باهاشو نداره و هر چیزیم که بخواد به دست میاره چی میشه اگه این دوتا روبه رویه هم ق...