جنگکوک:
دو هفته بود دنبال مدرسه میگشتم تا منو ثبت نام کنه ولی نمیدونم چرا هرجا میرفتم میگفتن ظرفیتشون تکمیله و نمیتونن منو ثبت نام کنن
آخر سر بازم برایه کمک گرفتن به جیمین زنگ زدم
و با کمک جیمین متوجه شدم تهیونگ اسم منو گزاشته تو لیست سیاه مدرسه ها
در نتیچه مجبور بودم به همون مدرسه برگردم
ولی من لجباز تر از این حرفا بودم حاضر بودم
ترک تحصیل کنم ولی به اون مدرسه جهنمی
برنگردم
چهار روز تمام زانو غم بغل گرفته بودم÷کوووووووک بیدار شو نمیشه که چون مدرسه نمیری تمام روز بخوابی یا تلویزیون نگاه کنی پاشو برو بیرون قیافت شبیه به این ادمایی شده که یکسال آفتاب ندیدن
+ 10 دقیقه دیگه
÷نیم ساعت پیش گفتی 10دقیقه دیگه پا میشم پاشو دیگه
+نمیییییخوااااام
بعد سرمو بردم زیر پتو و نیشخند جیمینو ندیدم
جیمین پشتشو به من کرد همینطور که طرف در میرف گفت÷راستی یه راهی پیدا کردم تا بدون مزاحمت تهیونگ بتونی به تحصیلت ادامه بدی
سریع مثل برق گرفته ها از زیر پتو بیرون اومدم سر جام سیخ شدم
+چه راهی؟؟
÷اول پاشو برو دوش بگیر منم تا اون موقع ناهار درست میکنم سر میز صحبت میکنیم
بعد رفت درو پشت سرش بست منم که حسابی کفرم در اومده بود شروع کردم اداشو در اوردن که یهو دوباره درو واز کرد
÷و ادایه منم در نیار وگرنه میرم اون عکسایی که وقتی مست کرده بودی لباس سکسی پوشیده بودی رو به تهیونگ نشون میدم تا بیاد دوباره بکنتت
ایندفعه دیگه رسما منفجر شدم
+خیله خوب جیمین خان اگه بعدا بهت گفتم یونگی بهم چی گفت در موردت
یهو نگاه جیمین ترسناک شد اماده فرار بودم که جیمین دوید سمت تخت منم که از قبل اماده بودم از رو تخت پریدم پایین دویدم سمت حموم
+امروز اصلا روز خوبی واسه مردن نیست
÷lm kill you
+باشه باشه دوش گرفتم میام بهت میگم فقط تا اون موقع بزار زنده بمون
÷ofcourse Baby
انگشت فاکمو به طرف جیمین گرفتم در حموم بستم
بعد 1 ساعت از حموم بیرون اومدم
جیمینو دیدم که داشت کیمچی و جاجانگمون رو میز میچید
با دیدن جاجانگمون چشمام برق زد جاجانگمون غذایه مورد علاقه من بود و جیمینم اینو خوب میدونست÷بیا بشین وگرنه غذات سرد میشه
+ممنون جیمیییییی تو این چند روز انقدر فست فود خورده بودم که داشتم دل درد میگرفتم هم داشتم وزن اضافه میکردم

أنت تقرأ
نفرین شیرین
مستذئبجنگکوک :امگایی که خیلی زیبایه ولی به همون اندازه دست نیافتنی اون جلو همه الفاها وایمیسته و هیچوقت سرخم نمیکنه تهیونگ :الفایی که هرشب با یک امگایه و هیچکس جرعت مقابله باهاشو نداره و هر چیزیم که بخواد به دست میاره چی میشه اگه این دوتا روبه رویه هم ق...