سلام
🦋لیلیان هستم🦋تا الآن داستانای نسبتا زیادی نوشتم و همه هم داستانای کوتاه بودن، با اینکه مدت طولانی هست که واتپد دارم اما جرات پابلیش کردن نوشتههامو نداشتم و البته که حمایتای خواهرم بود که باعث شد اونقدر جرات و اعتمادبنفس پیدا بکنم که بالاخره یکی از همین داستانامو پابلیش کنم.
هر نویسندهای بالاخره یه اولینی برای خودش داره و دریم کچر اولین داستان بلند منه.
دریم کچر داستانیه که براش تایم زیادی گذاشتم و به ریزترین جزئیات راجبش هم فکر کردم و شده بارها ادیتش کنم. خب به هرحال کدوم بچهای بدون برداشتن اولین قدم و چندین بار زمین خوردن راه رفتن یاد گرفته؟ دریم کچر اولین قدمای منه و ممکنه ایرادهایی داشته باشه ولی با این حال من خیلی دوستش دارم.
نمیتونم بطور دقیق بگم که فصل اول دریم کچر قراره توش خیلی اتفاقای عاشقانه بیوفته، دریم کچر قراره داستانه ماجراجویی دوتا از شخصیتای اصلی باشه. دریم کچر یه داستان تخیلی که کاملا زادهی ذهن خودمه و امیدوارم که ازش خوشتون بیاد.
________________________
خوشحال میشم به دریم کچر یه شانس بدین.
YOU ARE READING
Dreamcatcher
Fanfiction-تو دیگه کی هستی؟ +شاید دریم کچر. -مسخره نشو، دریم کچر دیگه چه کوفتیه؟ +همونیه که بالای سرته. -الآن داری جدی حرف میزنی؟ +چی باعث شده که فکر کنی دارم باهات شوخی میکنم؟ -شاید اینکه میگی تو دریم کچری. +تو که فکر نمیکنی همه کابوساتو یه دایره مسخره که با...