|Persian Translation| Completed ✓
هری استایلز مدیر یه استریپ کلاب خیلی مشهوری به اسم لور هست و به یه استریپر جدید نیاز داره.
وقتی یه پسر فوق العاده ای که موهای قهوه ای رنگ داره رو تو یه مغازه میبینه و میشنوه که به پول نیاز داره و خیلی سریع باید جو...
Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
(استایل لویی برای کلاب)
وقتی لویی به کلاب رسید و وارد شد،اونجا مثل دفعه ی قبل شلوغ بود.تو اونجا صدای بلند موسیقی شنیده میشد و چراغ هایی بودند که رنگهای مختلفی داشتند و همه جارو نورانی کرده بودند.
لایه ای از مِه اونجارو گرفته بود که لویی حدس زد این ماشین مِه پاش بود.
مثل خیلی از کلاب های دیگه،اونجا پر شده بود از آدم هایی که درحال نوشیدن و رقصیدن بودند و بعضی هاشون هم درحال تماشا کردن استریپرها بودن.
لویی به اطرافش نگاه کرو و واقعا حس بدی بهش دست داد که اون قراره برای آدم های زیادی برقصه و نمیدونست که اون از این ایده خوشش میاد یا نه.
اون جلوتر رفت و بیشتر به دور و اطرافش نگاه کرد.واقعا نمیدونست که داشت به کجا میرفت.بالاخره بعد از پونزده دقیقه،لویی،هری رو دید که کنار دو نفر نشسته بود.
یکی از اونها دختر بود و بهش میخورد که یه استریپر باشه.اون میتونست یه مشتری هم باشه. اون یکی هم یه مرد بود که قطعا نمیخورد استریپر باشه.
لویی به سمت میز اونها رفت.نگاهی به کسایی که درحال رقصیدن بودند انداخت.وقتی لویی رو به روی میز ایستاد،هری بهش نگاهی انداخت.
"لویی،بالاخره اومدی." هری با صدای بمش گفت که این از نظر لویی خیلی هات بود.
"آره،آم،الان چیکار باید بکنم؟!" لویی پرسید و زیرنگاه هری و اون دو نفر دیگه خجالت کشید.
"با من بیا."هری بلند شد و راه افتاد و لویی هم اون رو دنبال کرد.
لویی اون رو تا وقتی که جلوی دری ایستادند دنبال کرد.چیزی برروی درب نوشته شده بود."فقط کارکنان."
"خب حدس میزدم بیای اینجا تا لباس هاتو عوض کنی."
هری این رو گفت همونطور که داشت دوباره به بدن لویی نگاه میکرد.
"آره." لویی گفت.بند کوله پشتی اش رو محکم تو دست هاش گرفت.
هری درب رو برای اون باز کرد و بهش اجازه داد که وارد بشه. داخل اون اتاق،چندتا کمد قرار داشت که شبیه کمدهای دبیرستان بود.حتی چندتا صندلی چوبی هم داشت.
