11.

1.2K 314 105
                                    

هفته ی بعد،لویی با شغل جدیدش راحتتر شد.
اون اولش خیلی میترسید که لپ دنس رو انجام بده.
اما اون دیگه هرشب یه بار انجامش میداد.

اون حتی عاشق این شده بود که بیشتر پول درمیاره.
لویی برگشت و درمورد اینکه سعی بکنه و با هری حرف بزنه فکر کرد.

اون میدونست که این خطر داره و برای کارکنان، نرمال و عادی نیست که بخوان درمورد رئیسشون چیزای بیشتری بدونن.

اون یه رئیس بود اما هری بهش حسی رو میداد که بخواد درموردش بدونه.
این واقعا توصیف کردنش سخت بود.اینطوری نبود که احساس کنه که عاشق هری شده.ابدا حس عاشقانه ای در کار نبود.

بیشتر شبیه این بود که فقط مجذوب هری شده.مثل وقتی که تو کسی رو تو یه مغازه یا تو پارک میبینی و اونا واقعا خوب بنظر میرسن.مثل همین بود.

اون خیلی با آدمای زیادی روبه رو شده بود.اما هری،اینطوری نبود.

بعد از اینکه خیلی فکر کرد،لویی تصمیم گرفت که تلاشش رو بکنه.اگه اونو دید،باهاش صحبت میکنه.

جمعه شب،در حین کار،بعد از اولین رقصش،لویی تصمیم گرفت که بره و یه نوشیدنی بخره.این سخته که به طور کامل هوشیار باشی و سعی کنی به عنوان یه استریپر برقصی.

وقتی اون به بار رسید،لویی هری رو دید که یه جای خیلی دور،جایی که هیچکس نبود نشسته بود.این یه فرصت بود که باهاش صحبت بکنه.

لویی نوشیدنی اش رو سفارش داد و بعد رفت به پیشخون بار و کنار هری که نوشیدنی خودش رو گرفته بود نشست.

"سلام." لویی گفت همونطور که کنار هری نشست.
هری نگاهش رو از جمعیت گرفت.

"اوه،سلام.نوشیدنی میخواستی؟!"

"آره،اینجا لپ دنس برای مردهای میانسالی که از دست همسرهاشون خسته شدن راحتتره."

هری جرعه ای از نوشیدنی اش رو نوشید و یه پوزخندی زد که لویی به خودش افتخار کرد.

"آره،میتونم ببینم که چجوری انجامش میدن."

لویی جرعه ای از نوشیدنی اش رو قبل از اینکه ادامه بده نوشید.

"چند وقته که این کلاب باز شده؟!"

هری قبل از اینکه به لویی یه جواب بده لحظه ای فکر کرد.

"تقریبا یک سال و نیم."

لویی میتونست بگه که صدای هری بی حوصله و بی علاقست.

"اوه،تو صاحب جاهای دیگه هم هستی،درسته؟!"

هری سرش رو تکون داد.

"آره چندتا کلاب دیگه اما بعضی هاشون استریپ کلاب نیستن."

"اوه."لویی گفت.

"تو جوان بنظر میرسی.اگه اشکالی نداره،میتونم‌ بپرسم که چند سالته؟!"

"بیست و چهار."

LURE ✦L.S✦Unde poveștirile trăiesc. Descoperă acum