چندتا ضربه به در زدم و صدای آروم جونگین رو شنیدم که گفت بیام داخل.
+سلام کوچولو..خوبی؟
کنارش روی تخت نشستم و موهاش رو ناز کردم.
لبخند کیوتی زد و گفت:×دلم برات تنگ شده بود هیونگی
+منم همینطور کیوتی
ی جوری لبخند زد که چشماش خط شدن و قلبم ذوب شد.
محکم بغلش کردم و گفتم:+انقدر کیوت نباش
×ولی من که کاری نمیکنم هیونگییییی
+تو هیچ کاری هم نکنی کیوتی
لباش اویزون شد و گفتم:
+چیزی شده؟
×ددی همش سرش شلوغه اصلا به من توجه نمیکنه
همیشه دلم برای جونگین می سوخت!
تفاوت سنی زیادی که داشتن،کریسی که لیدر بود و جونگینی که خیلی حساس بود.
قطعا کریس از صبح تا شب مشغول بود و وقت نمیکرد به جونگین برسه و جونگین هم خیلی حساس بود.
زود ناراحت میشد. زود گریه میکرد.
به ندرت میرفت بیرون و حتی از اتاق هم خیلی کم پیش میومد بیاد بیرون.
و بهش حق میدادم توجه بیشتری بخواد.+بهت حق میدم کیوتی..ولی میدونی که هیونگی هست؟
سرشو تند تند تکون داد و با لحن کیوت گفت:
×اره..هیونگی همیشه هست..
×هیونگی میشه باهام بازی کنی؟
+اره عزیزم..
جیغ آرومی کشید و سمت کمدش رفت و ی بازی که هیچی ازش سر در نمیوردم ، از کمدش در اورد.
...........
در رو آروم بستم و با کریس مواجه شدم.
با صدای آروم گفتم:+ترسیدم
از قیافش مشخص بود خیلی خستس!
×خوابیده؟
+اره..باهم کلی بازی کردیم و خوابید..
×ممنون
+اوم.. یکم ناراحت بود..
×فاک..من واقعا دارم تلاش میکنم ولی باشه..بازم سعی میکنم بیشتر پیشش باشم..
لبخندی زدم و گفتم:
+شب بخیر
×شب بخیر
در اتاقمو باز کردم و هیونجین رو دیدم که خوابیده بود.
لباسام رو در اوردم و رفتم زیر پتو.
دست هیونجین رو روی کمرم حس کردم و هیسی کشیدم.
آروم زمزمه کرد:_متاسفم
برگشتم سمتش و گفتم:
+تو واقعا کیی
دستشو روی گردنم کشید و گفت:
_من فقط میدونم عاشقت شدم فلیکس
YOU ARE READING
𝗠𝗮𝗳𝗶𝗮 𝗜𝗻 𝗧𝗵𝗲 𝗠𝗼𝗿𝗻𝗶𝗻𝗴°(𝗦𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻¹)
Action•𝗖𝗼𝗺𝗽𝗹𝗲𝘁𝗲𝗱• •𝗖𝘂𝗽𝗹𝗲=𝗛𝘆𝘂𝗻𝗹𝗶𝘅• •𝗚𝗮𝗻𝗲𝗿=𝗦𝗺𝘂𝘁_𝗠𝗮𝗳𝗶𝗮• •••••••••••••••••••••••••••••• •چی میشه اگه اون عضو مخفی بنگتن نباشه؟• •••••••••••••••••••••••••••••• •فلیکس عضو مخفی کریپس زیادی خفن و جذابه..چی میشه اگه یک پسر...