𝗠𝗮𝗳𝗶𝗮 𝗜𝗻 𝗧𝗵𝗲 𝗠𝗼𝗿𝗻𝗶𝗻𝗴°(𝗦𝗲𝗮𝘀𝗼𝗻¹)

𝗣𝗮𝗿𝘁 𝟐°

×اسمت چیه؟

_هوانگ صدام کن

کریس خنده بلندی کرد و گفت:

×هی تو میدونی داری با کی حرف میزنی؟

_معلومه..ی شوگر ددی..البته فک نمیکنم برای من شوگر ددی باشی

کریس پوزخندی زد و هانسه گفت:

×رئیس..عاشق شجاعتشم

×منم همینطور..

_حالا من ی سوال دارم

لینو گفت:

×نکنه فک کردی اینجا خونه خالته؟ یا شایدم نشستی با دوستات بازی کنی؟

_لینو داری میری رو اعصابم

لینو چوبشو سمت پسره گرفت و گفت:

×اسم منو از کجا میدونی؟

_من اونی ام که دنبالش بودید

هانسه کنجکاو پرسید:

×چی؟

_من عضو مخفی بنگتن ام!

تفنگمو سریع روی سرش گذاشتم که گفت:

_فلیکس من نجاتت دادم!

'خب اوکی این احتمالا از فیس منم باخبره'

+ولی دلیل نمیشه که نکشمت..تا وقتی که ی دلیل قانع کننده نیاری!

_واو پسر چ صدای جذابی! تاحالا نشنیده بودم..

'فاک'

'اوک فقط خفه شو فلیکس'

کریس گفت:

×حرف بزن

_راستش من تقریبا از همه چی اینجا با خبرم به جز سیکرت..هیچی ازش نمیدونم..فلیکس یا همون سیکرت که اسمشو فقط حدس زدم..واقعا حرفه ایه..هیچ ردی ازش نیست..هیچ صدایی..هیچ فیسی..هیچی هیچی!ولی من از همه شما..تک به تک شما ی سری گندا دیدم..شماها خیلی حواس پرتید..

+اسممو از کجا حدس زدی؟

_نمیدونم..

و خنده ای کرد.

+تو واقعا ی دیوونه ای..دلت میخواست بمیری؟

_نمیدونم..برام فرقی نداره..تو نمیتونی منو بترسونی جوجه

+به من گفتی جوجه؟

خیلی یهویی تفنگ رو از دستم کشید و جاهامون رو عوض کرد.
حالا من روی صندلی نشسته بودم و اون با تفنگ بالای سرم.

_دیدی پاستیل رنگی؟

'قانون شماره اول : هیچوقت با این دیوونه بحث نکن'

'و فاک به من که از این لقب خوشم اومد'

لینو بی اعصاب تر از همیشه گفت:

×من میتونم همین الان بکشمش!

×لازم نکرده..با جیسونگ و هانسه گم شید..