(𝑝𝑎𝑟𝑡5)تشنج از هیجان

11K 1.7K 82
                                    

جیمین با خنده مصلحتی سعی کرد اونچه گفت رو جمع کنه: ها...اهه...ن چیز...اهههه ....یهو حالت جدیی به خودش گرفت و گفت : آلفات، یعنی جئون جونگکوک ،آلفای این پکه، و تویی که جفتشی ،میشی لونای این پک!!

تهیونگ تک خندی زد و با ترس : یعنی میگی من الان لونای دارکرزم؟
جیمین اوهومی گفت و منتظر واکنش تهیونگ موند.

__________
با مکث پوفی کشید و همراه با پزشک وارد اتاق مادرش شد.

جین با دیدن پسرش لبخندی زد و از جاش پاشد اما با دیدن پزشک خانوادگی جئون ها پشت سرش لبخندش ماسید، و با ترس نگاهش و به جونگکوک داد و قدمی عقب رفت.

جونگکوک سریع جلو رفت و مادرش رو بغل کرد تا مثل هر روز که موقعی که بحث دکترو پیش میکشید جیغ نزنه.

جین تو بغل پسرش میلرزید .
آروم دستی به سر مادرش کشید و زمزمه کرد : مادر آروم باش، چیزی نشده ما کنارتیم، تو به پزشک نیاز داری، خواهش میکنم.

جین نفس عمیقی کشید و با تردید سر تکون داد که باعث شد جونگکوک نفس راحتی بکشه و پزشکی که رو مبل تو اتاق نشسته بود لبخندی بزنه.

جونگکوک از مادرش که یه امگای نر بود جدا شد ، و سری برای دکتر کیم تکون داد که کیم با بستن چشمهاش بهش اطمینان داد که میتونه بره بیرون .

مادرش رو با پزشک تنها گذاشت و از اتاق خارج شد.
خیلی کار داشت و اصلا امروز فرصتی برای وقت گذروندن با جفتش نداشت ،

باز با یاد آوری اون وکیل منفور که یک روزی عزیزترین عمویش بود خشم وجودش روگرفت و با صدای بلندی جیکوب رو صدا کرد و باهم سوار ماشین شدند و به سمت جنگل حرکت کردند.
_____________
جیمین پوکر به حرف های تهیونگ که با هیجان میگفت گوش میداد :

هیونگ من جدی الان لونای دارکراممم؟ الهه ی ماه! من بااااورم نمیشه!
آره درسته قبول دارم اولش ترسیدم ، اما هیونگ ،خیلی خوبه

و دستش و نمایشی رو قلبش گذاشت: یعنی من الان جفت آلفای پک دارکرهام؟ قوی ترین پک گرگینه ها؟ اه خدا
گفت و خودش شل کرد و از میز افتاد
جیمین با خنده آرومی گفت : خوبه خودت یه پرنس بودی احمق کوچولو ، نبودی چیکار میکردی؟
تهیونگ اخمی کرد و کمی فکر کرد : قطعا از هیجان تشنج میکردم!
و فوری سیخ بلند شد تا بره از خدمتکارا درمورد جفتش و چرا اینکه فقط آلفاها تنهای تنها به استقبالشون اومدن
کنجکاوی کنه!
_______
تامی ایز هیر !
اوک اما توقع نداشتم ریدر پیدا کنم ⁦ಥ‿ಥ⁩
ثنکیو گایز
قعسکغقغقطغهقس۵طفغنژبغغهفژعخعژغخژف

و دستش و نمایشی رو قلبش گذاشت: یعنی من الان جفت آلفای پک دارکرهام؟ قوی ترین پک گرگینه ها؟ اه خداگفت و خودش شل کرد و از میز افتادجیمین با خنده آرومی گفت : خوبه خودت یه پرنس بودی احمق کوچولو ، نبودی چیکار میکردی؟تهیونگ اخمی کرد و کمی فکر کرد : قطعا ...

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

تیزرا کامبک اکسو رو دیدین؟چانی من و دیدین؟
من جر
من غش
من سکته قلبی + مغزی :)

༒︎𝑫𝒂𝒎𝒏 𝒔𝒆𝒅𝒖𝒄𝒕𝒓𝒆𝒔𝒔 Where stories live. Discover now