جونگکوک که مست زیبایی امگاش شده بود ، فوری دستش و پشت گردن تهیونگ برد و لبای تهیونگ و بین لباش قفل کرد.....وقتی لبای آلفا رو لباش قرار گرفتن ، تهیونگ با شیطنت لبخندی زد و دستاش و دور گردن جونگکوک گرده زد و با دست راستش موهای نرم جونگکوک و از پشت آروم چنگ زد.
جونگکوک لبش و خیس بوسید و لب پایینش وگاز گرفت و محکم بوسید، لیسی به لبای پف و خوشمزه ی تهیونگ زد و امگا هم دهنش و باز کرد،
زبونش و وارد اون حفره ی داغ کرد و زبون تهیونگ و به بازی گرفت، جا به جای دهن امگارو رو مزه مزه میکرد.تهیونگ از حرفه ای بودن جونگکوک ریز خندید و اما تو دلش زار زد ، اون قبل از من با کی امتحانش کرده بود؟
با حرص لب جونگکوک و گاز گرفت ، جونگکوک نیشخندی زد بوسه ی ریز دیگه ای به لباش زد و سمت گردن کشیده و نرمش رفت .اونقد بوسید تا به مارک به شکلببرش که تا نیپلش بود رسید . با انگشت آروم مارکش و نوازش کرد و با غرور گرگینه ایش هومی گفت .
تهیونگ از نوازش شدن مارکش توسط میتش آهی از لذت میبرد ، سرش و رو شونه ی جونگکوک گذاشت .
جونگکوک گردنش و بوسید و گاز آرومی گرفت و محکم مکیدش .
اونقدری مک زد تا مطمئن شه جاش میمونه .تهیونگ از احساس خوش بوسیده شدنش توسط آلفاش حرکت پروانه ها رو تو شکمش احساس میکرد .
اما اون هنوز از جونگکوک دلخور بود و نمیخواست کارشون به تخت کشیده شه، پس سعی کرد با حرف زدن حواسش و پرن کنه ، همونطور که سرش رو شونه ی جونگکوک بود ، بوسه ای به گردن جونگکوک زد و آروم گفت: آروم تر آلفا ، گردنم کبود میشه جاش میمونه.
جونگکوک با همون احساس قدرت و سلطه طلبیش گاز محکمی از زیر گوش تهیونگ گرفت ، و
گفت: بهتر ؛ تا همه بدونن متعلق به کی هستی.تهیونگ چی میتونست به این آلفا ی سلطه طلبش بگه؟ البته که هیچ.
پس خندید و سرش و آورد بالا و نالید : چرا صبر نکردی اول توضیح بدم بعد مارکم میکردی؟ باید بهت میگفتم اگه مارکم کنی بیهوش میشم.جونگکوک بوسه ی ریزی به گونه ی تپلش زد و نوازشش کرد و اخم ریزی کرد و همزمان که به تک تک اعضای صورت امگاش نگاه میکرد . و ستایششون میکرد جواب تهیونگ و داد : اون موقع کنترلم دست گرگم بود ، مطمئن باش اگه مارک نمیشدی ، یا یوگیوم و کشته بودم ، یاخودم و با تو.
تهیونگ سکسکه ای کرد و با چشمای درشت شده نگاش کرد.
اون یه آلفای وحشیه.یهو جونگکوک اخم شدیدی کرد ، و با نگاهی عصبی و پر از شک نگاهش و به چشمای تهیونگ داد : با اون پسر عموی عوضیت....تا کجا پیش رفتین؟
تهیونگ سریع صورت جونگکوک و با دو دست گرفت و با نگاهیی که صداقت ازش میبارید گفت : باور کن آلفایی نیست که قبل از تو بهم دست زده باشه، غیر از پدرم کسی جرئت نداشت حتی دستم و بگیره ، اون فقط یه اشتباه بود، نه نه اشتباه هم نبود ....میدونی بزار کامل بهت بگم .... اون شب مست بودم ، و من وقتی فهمیدم من و بوسیده که صبح از خواب بیدارم شدم و از جیمینی هیونگ شنیدم....لبخند شرورش و زد و ادامه داد : و روز بعدش ماشین و خونه اش کامل آتیش گرفتن.....ابروها و انداخت بالا و با شیطنت گفت: تو میدونی دلیلش چیه ؟ من که نمیدونم.
جونگکوک که از حرفای تهیونگ گرگش زوزه خوشحالی کرده بود با رضایت سری تکون داد و تهیونگ و تو بغلش فشرد ، و آروم تو گوشش با صدای بمش زمزمه کرد : پس لونای من قبل از بودن آلفاش مواظب خودش بوده ، درسته؟
تهیونگ اوهوم لوسی گفت و سرش و به سینه ی جونگکوک مالید.
و جونگکوک تو دلش اعتراف کرد که اون آواتار فقط فقط یه کیتن خوشمزس._____
صبح روز بعد وقتی یونگی با خستگی از تمرین شمشیر زنی داشت از جنگل برمیگشت با جیمینی که رو هوا معلق شده بود مواجه شد .جیمین با خنده و ترسیده داشت از اون بالا با تهیونگ که دستاش تو هوا بود حرف میزد.
اینجا چه خبر بود؟رفت سمتشون و بلند گفت : جیمین؟ اونجا چیکار میکنی؟
تهیونگ که هول شده بود فوری دستش و آورد پایین و جیمین محکم رو برگای جمع شده ی روی زمین افتاد.یونگی دوید سمتش و جیمنی که آخ و اوخ میکرد و بلند کرد ، یونگی ازه خوب بودن جیمین که مطمئن شد روبه تهیونگ با کلافگی گفت : لونا؟ این چه کوفتی بود داشتین میکردین؟ جیمین چطوری آخه.....
جیمین لباش و برد تو دهنش و خندید، تهیونگ خنده مصلحتی کرد : ها چیز....من خوب میدونی چیزه....یونگی با شک و اخم گفت : نکنه توهم باد افزاری؟
تهیونگ ابروهاش و داد بالا: توهم؟ مگه کی باد افزاره؟
_____________________________________
تامی اینجاس 💜✨
تامی این یور آریا🍁💫
بارابیم بارا بوم بوم بوم 🥺🤚🏼💥
اوک دیروز خیلی گشاد بودم بزور یه دونه پارت آپ کردم
اما امشب یه دو سه پارتی آپ میکنم .
قول نمیدما اما سعی میکنم
قلب بزرگی برا تک تک شما 💜💖🤍
تیزر و درست کردم
اما انگار بده
من لینکش و تو کاور نهادم
اما شما نگاش نکنین
خیلی بد شد 😂💔
BINABASA MO ANG
༒︎𝑫𝒂𝒎𝒏 𝒔𝒆𝒅𝒖𝒄𝒕𝒓𝒆𝒔𝒔
Fanfiction[کامل شده] ❤️خلاصه کیم تهیونگ، پرنس زیبای سرزمین رد مون. گول چهره ی زیباش و معصومش و نخورید . موقعیت پیش بیاد از هر گرگی بی رحم تر میشه. اون یه رازه داره ، پشت اون همه زیبایی چی مخفی کرده کرده؟ چی میشه اگه جفت پرنس تهیونگ ، یه دارکر باشه ؟ اونم آلفا...