"همونجا وایستا"
پیام کوتاهشو با لبخند خوند.
پلک کوتاهی زد و تو همون حالت منتظر موند.
قلبش دیگه تند نمیزد. دستاش نمیلرزید.
چشماش از غم دلش داغ نمیشد و حالشو بارونی نمیکرد. تمام تلاششو کرده بود آروم باشه و تمام در های مقابلشو بست.
در هایی که تصویر های تلخی رو نشونش میدادن اما...
-کیونگسو
از فکرش بیرون کشیده شد و با نفس عمیقی عقب برگشت.
کای قدمهاشو تند کرد و نزدیکش شد.
به تیشرت و شلوارش نگاه کرد و با لبخند زاویه نگاهشو سمت کبودی گردنش تغییر داد.
-سلام
کای نگاهشو به چشمای مسحور کننده مقابلش گره زد و لب باز کرد:
-سلام
کیونگ لبهاشو باز کرد تا چیزی بگه اما قلبش بر خلاف چند ثانیه قبل با فشار تپید و یخ شدن بدنش نشون میداد دوباره غم بزرگی تمام وجودشو تسخیر کرده.
فاصله کوتاه بینشون رو پر کرد و بی حرف دستاشو دور کای حلقه کرد و بی پناه تر از همیشه سرشو به سینه اش چسبوند.
کای متعجب از کار عجیبش اطرافشو نگاه کرد و مضطرب بزاقشو بلعید.
باورش نمیشد کیونگسو تو منطقه های ممنوعه اش پا رو قوانینش گذاشته. با کمی تامل دستاشو دور شونه های پسر محکم کرد.
کیونگ معصومانه لبخند کمرنگی زد.
کای توجه ای به دانشجو های اطرافش که با خونسردی ای که همراه با کنجکاوی بود از کنارشون میگذشتن نکرد و سرشو خم کرد.
با صدای آرومی کنار گوشش زمزمه کرد:
-کیونگسو
پسر بی صدا چشماشو بست و کای از حرکت جالبش ریز خندید.
-سو
-هوم
-اینجا جزو...
-هیسس
کای لبهاشو برچید و تو همون حالت دستشو رو پشتش کشید و چونه اشو به فرق سرش تکیه داد.
کیونگ فشار دستاشو بیشتر کرد و آب دهنشو با درد قورت داد.
اصلا نمیدونست گریبانگیر چه حالی شده فقط میخواست تو اون لحظه از زندگیش تو بغل مردی باشه که ازش آرامش میگیره نه هیچکس دیگه ای!
کای نگاهشو اطرافش چرخوند و به تک درخت وسط حیاط رسید. دیگه اثری از شکوفه های صورتیش نبود اما ایندفعه کیونگ در آغوشش بود...
مفتخرانه لبخند زد.
-سو
-جانم
ESTÁS LEYENDO
" Dreamy Caress "[Complete]
Romanceفیک کامل شد. •¬کاپل: کایسو | ویکوک •¬ژانر: روتین | انگست | اسمات •¬خلاصه: کیم کای نابغه ای که نیاز به تخلیه استرس و هیجانات زندگیش رو داره ، وارد یه رابطه میشه ... اما خب نه یه رابطه ی عادی! رابطه ی جنسی با پسری به اسم دو کیونگسو! ماجرا از اونجا...