با خوردن کمی آب لیوان بین دستهاش نگه داشت.....
" خب.... بیا یکم حرف بزنیم نظرت چیه؟
£ من جونگ آن رو نکشتم.
" من گفتم تو این کارو کردی؟ چون اصلا یادم نمیاد.
£ اصلا چرا باید اونو بکشم.... دلیلی نداره.... من دوستش بودم...
" درسته. درسته..... سوال خوبی بود. چرا باید بکشیش؟ میدونی چرا مردم قاتل میشن؟
جینا توی چشمهاش زل زده بود.
" خب دلایل مختلفی داره..... ولی واقعا تو چرا باید بخوای جونگآن رو بکشی؟ در حالی که اون دوستت تو بود. تو یه دختر از یه خانوادهی کامل توی گوانگجو..... همهی آدمای شهر خانوادهی تورو میشناسن. بهترین قصابی شهر.
با سکوت جینا ادامه داد: ولی چرا باید یه دختر از یه خانواده موفق ، همه چیزو رها کنه و بیاد به جایی که پره از آدمایی مثل اون؟ چی توی خانوادت نبود که تو برای پیدا کردنش اومدی سئول؟ پول؟ نه فکر نمیکنم..... شما به اندازه کافی درآمد داشتید..... مطمئنم درس هم نبوده چون تو حتی اینجا هم درس نخوندی......
تونست تنگ شدن حلقهی دست های دختر رو دور لیوان توی دستش ببینه
" اصلا چرا باید بخوای همچین جایی کار کنی؟ کار های خیلی بهتری برای دختری به زیبایی تو وجود داشت.... آهاااااننننننن.... درسته..... تو زیبایی ، ولی خانوادت هیچ وقت این زیبایی تورو ندیدین.... هیچ وقت تورو به خاطر عالی بودنت توی کارت یا درس تشویق نکردن.... در حقیقت اونا اونقدرا سرشون شلوغ بود که نمیتونستن بهت توجه کنن درسته؟ تو تشنهی محبت بودی.... اینکه بهت بگم چقدر فوقالعاده ای و چقدر دوستت دارن ولی اونا فقط ازت میخواستن توی ادامه دادن شغل خانوادگی مهارت بیشتری پیدا کنی.... اونا نمیدیدنت و تو نیاز داشتی تا دیده بشی.
قطره های اشک پشت سر هم روی میز میچکید.
-داره گریه میکنه؟
چانیول با تعجب پرسید.
€ درسته.... به این میگن emotional trap.
* ولی اگه اعتراف کنه میتونیم اونو مستند بگیریم؟ این بیشتر شبیه یه جنگ نرم روانیه.
€ بیاید بقیشو ببینیم. همه چیز به بقیه ی بازجویی بستگی داره.
دستمال رو به سمت دختر گرفت
"آروم باش.... حالا دیگه همه چیز تموم شده..... تو به چیزی که میخواستی رسیدی.... تو الان شغلی داری پر از توجه..... کلی مرد برای دیدن تو و زیبایی هات میان.... تا تحسینت کنن و حتی به خاطر کلی پول خرج میکنن.
جینا دستمال رو به آرومی گرفت اشک هاشو پاک کرد و سکوت طولانی بینشون شکل گرفت.
-چرا ادامه نمیده؟
YOU ARE READING
Angel S1
Fanfictionحل پرونده های خاص با تیم خاص، اعضای تیمی که کاملا غریبه بودن و راز های بینشون کم کم فاش شد. راز هایی که رابطه نوپای بین اونارو به چالش میکشید. ولی اونا میتونستن تبدیل به چیزی فراتر از چند غریبه بشن؟ 𓂀main couple: hunho 𓂀side couple : chanbaek,k...