8

136 52 43
                                    

وارد سالن شد.  همه‌ی نگاها به سمتش چرخید.

به سمت جعبه‌ای که روی میز بود رفت.

نگاهش با نگاه سهون گره خورد و سرشو با احترام خم کرد. سهون با تکون دادن سرش اونو بی جواب نذاشت.

کاغذ روی میزو برداشت و طبق پیش بینی اینبار عدد ۳ روی کاغذ چاپ شده بود.

€ نمیخواید هیچ غلطی بکنید؟ اون عوضی داره مارو دست میندازه.

همسر وزیر عصبی فریاد میکشید‌ . سهون میتونست رگ های برجسته‌ی گیجگاهشو ببینه‌ .

£ دولت این همه برای تشکیل تیمتون هزینه کرده...... ۲۰۰ میلیون میفهید. ۲۰۰ میلیون  و اونوقت شما نمیتونید یه شاید عوضی رو گیر بندازید.

سهون اینبار به سوهو نگاه کرد. میتونست نگاه مصممشو بخونه.

* از ما انتظار معجزه نداشته باشید اونم در حالی که تمام حقیقت رو بهمون نگفتید.

صورت های مبهوت و رنگ پریده ی وزیر هو و همسرش نشون میداد که حدس سوهو درست بوده.

€ من... منظورت چیه؟ ما چیزیو باید ازتون مخفی کرده باشیم؟

* چیزایی که ما کل روز دنبال فهمیدنشون بودیم.

£ افسرر اوه!!!

لحن پرخشم و تهدید آمیز وزیر باعث پوزخند پرندگی روی لب های سهون شد.

"بهتره با ما صادق باشید. به گفته‌ی خودتون دولت پول زیادی برای تیم ولوانگ خرج کرده پس بهتره با کمک کردن به ما از تواناییهامون بهترین استفاده رو بکنید.

£ چی میخواید بدونید؟ چیزی بیشتر از اینکه یه دیوونه اون بیرونه و خانواده‌ی منو تهدیدی میکنه؟ فقط اسمشو پیدا کنید.... من خودم میتونم ترتیب همه چیزو بدم.

" چه جوری ترتیبشو میدید جناب وزیر؟همونجور که ترتیب هان جیسو رو دادید؟یا همونجوری که دخترتون  رو به یه سفر طولانی فرستادید؟

نگاه مات هر دو به سوهو خیره موند. بدون توجه بهشون به سهون نگاه کرد

" بهتره بریم فرمانده.  اینجا چیزی جز مخفی کاری نیست.

سهون که اسم جدیدی شنیده بود بدون اینکه چیزی بگه با برداشتن جعبه از عمارت خارج شد.

قبل از اینکه از سوهو جدا بشه گفت:هان جیسو کیه؟

سوهو از اینکه اینبار سهون برای حرف زدن باهاش پیش قدم شده بود احساس رضایت کرد و به سمتش چرخید

" دوست پسر قبلی دخترش،یه آیدول.

* آیدول؟

"یه آیدول موفق که به محض فاش شدن رابطش با دختر وزیر، به شکل عجیبی از دنیای سرگرمی کنار گذاشته شد.

Angel S1Where stories live. Discover now