19

138 48 27
                                    

کمی سرشو بالا آورد تا بتونه اطرافشو ببینه. بوی تعفن که توی بینیش پیچیده بود دیگه داشت براش عادی میشد.

به خاطر بسته بودن طولانی مدت دست هاش بی حس شده بود و دیگه خونی توی رگ هاش جریان نداشت.

با دیدن صحنه ای که مقابلش بود حس کرد که تمام محتویات نچندان زیاد معدش با وحشی گری میخوان بیرون بریزن.

نمیتونست درک کنه چه آدم هایی مثل این باید به دنیا بیان. اون قطعا لجن ترین کسی بود که سهون توی تمام این ۹ سال سابقه‌ی کاریش دیده بود. و بد تر از اینکه هر لحظه ممکن بود اون بلا سر خودش بیاد.

مردی که سوهو و سهون روز اول به عنوان بارمن، توی گی باری که جی‌تاک‌اون میرفت شناخته بودن. حالا به طور وحشیانه ای در حال سکس با جسد مرد بیچاره ای بود که مثل سهون به تخت فلزی بسته شده بود.

نفرت انگیز کلمه‌ی مناسبی برای صحنه‌ی مقابلش نبود.

سرنوشتی که در انتظارش بود مثل یه فیلم زنده مقابلش در حال پخش بود.

اوه سهون،نابغه‌ی آکادمی پلیس و کسی که فرمانده‌ی تیم ولوانگ بود، به زودی قرار بود بمیره و جسدش توسط یه قاتل کثیف بار ها و بارها مورد تجاوز قرار بگیره.

این بدترین مرگی بود که نه تنها یک پلیس بلکه یک آدم میتونست گرفتارش بشه.

اون هیچ وقت هیچ کار اشتباهی نکرده بود . درسته که همیشه خودشو به خاطر سرنوشت خاکستریش سرزنش میکرد و تلاش میکرد تا با پلیس خوبی بودن جبران کنه ولی این کار، این مرگ وحشیانه واقعا ناحقی بزرگی در حقش بود.

مرد از روی جسد بلند شد و بدون پوشیدن لباس هاش با بدن بدفرم و عرق کردش به سهون نزدیک میشد.

با نگاه حریصش به سهون چشم دوخته بود. سهون باید همون لحظه میمرد . دیگه نمیخواست بیشتر از این شاهد اون طرز نگاه چندش‌آور و کثیف باشه.

دست آلوده به منی شو بالا اورد و روی صورت سهون کشید.

خنده های شیطانیش از روی صورتش پاک نمیشد... سهون فقط با نفرت به چشم های مرد نگاه میکرد.... با نیشخند تعفن انگیزش به سمت صورت سهون خم شد و زبونش رو روی صورت سهون کشید.

با دیدن حالت چهره ‌ی سهون به سرعت دستمال رو از دور دهنش باز کرد و بهش اجازه داد محتویات معدش رو خالی کنه

£ نوچ نوچ نوچ..... برای مردن هنوز چند ساعتی وقت هست.... نباید انقدر زود کم بیاری....اونم وقتی که منو یکهفته دیوونه‌ی خودت کرده بودی... از همون روز اول که با اون پسره اومدی بار.کی فکرشو میکرد شما به این زودی از هم جدا بشید و من بتونم تورو به دست بیارم؟

* خفه شو عوضی.... لجن... تو از آشغالی کثیف تری

£ اشتباه نکن.... من فقط یه نوع خاص رابطه رو دوست دارم.و البته که کشتن آدما همونقدری جذابه که سکس با یه مرد مرده بهم لذت میده.

Angel S1Where stories live. Discover now