11

131 57 117
                                    

حس سهون هیچ وقت بهش دروغ نگفته بود.... درست ۱ ساعت بعد از  اینکه تصمیم گرفته بود طبق پیشنهاد سوهو استراحت کنه با زنگ خوردن گوشیش خبر یه قتل دیگه مشابهه پروندهی نا جونگ سه بهش رسید.

با عجله به چانیول زنگ زد و همراه باهاش به صحنه‌ی جرم رفتن.

- این یکی دختره.

نزدیک تر رفتن. دکتر به سمتشون اومد

€ مثل قبلی.... همه‌ی اعضای بدنش بیرون اورده شده...... باید بگم اینبار پیشرفت کردن چون انگار سعی داشته مغزشو هم بیرون بیاره.

به جمجمه‌ی نیمه شکسته‌ی جسد اشاره کرد.

*زمان قتل؟

€احتمال چند ساعت پیش..... شاید دور و بر نیمه شب.

*فاااااک.
سهون با عصبانیت داد زد.

- هعی پسر آروم تر

€به هر حال..‌‌.... همکار همه چیز بلدتون کجاست؟

چانیول نگاه چپی بهش انداخت و سهون بدون اینکه بهش توجه کنه به جسد نزدیک تر شد.

کناز جنازه زانو زد و سعی کرد چیزی بفهمه.... ولی با بی نتیجه موندن خطاب به چانیول فت

* زنگ بزن به سوهو....
چانیول با پوزخندی که به دکتر رفت تلفنشو از جیب شلوارش بیرون کشید.

" باهم فرق دارن.

*چی؟؟؟

"قاتل یکی نیست....‌. قطعا با بیشتر از یه نفر طرفیم.

€  روش کار دقیقا همونه

دکتر با لحن مجادله ای گفت

"ولی روش برش متفاوته. این یکی خیلی حرفه ایه. نه لرزشی داره نه هیچ فشار اضافی. قاتل قبلی ناشی تر بود و الگوی برشش هم متفاوت. بیاید نزدیک.

هر سه بهش نزدیک شدن

" نگاه کنید.... با یه فشار مناسب از زیر گلو تا ناف رو شکافته و بعد دوتا مسیر برش رو پایین ادامه داده.... و این....
جسد رو کمی جابه جا کرد

"اینبار کلیه هارو از مسیر درست بیرون کشیده. از پشت.

€ولی هردو چپ دستن درسته؟

"درسته دکتر.

- چه کوفتی داره اتفاق میوفته.

* نمیتونه یه مقلد باشه.... چون هنوز خبرنگارا چیزی از این قتل نمیدونن... حتما یه تیمن.

" و باید بگم که.......

نگاه سوهو روی اعضای بدن مقتول خیره موند و جملشو نیمه کاره گذاشت. به سمت اعضای بدن رفت و بالا سر اونا ایستاد.

* چیزی شد؟

"شما هم میبیننش؟
سهون هم مثل سوهو به جسد نگاه کرد. ولی چیزی متوجه نمیشد.

Angel S1Where stories live. Discover now