(PART 15)
ته یانگ پشت میز اتاقی که سوهیون در اختیارش گذاشته بود، نشسته بود که سوبین وارد اتاقش شد و رو به روی میزش ایستاد
+ خب چی شد؟سوبین تعدادی عکس روی میزش گذاشت، عکس هایی از رزی و جنی در جاهای مختلف مدرسه
ته یانگ یکی از عکس هارو برداشت و کمی نگاهش کرد
_ همونطور که گفتید، رفتم در موردشون تحقیق کردم
به عکس رزی اشاره کرد و ادامه داد
_ اسم اصلیش پارک رزان ، چهیونگ اسم کره ایش و دوستای نزدیکش رزی صداش میکنن.... تقریبا یک ماه پیش به ارتروز اومده و برای جشنواره موسیقی انتخاب شد و توی ادیشن میشه گفت با اهنگی که خوند ترکوند و از همه جا برای دیدن اون اومدن و الان تقریبا تو مدرسه خیلی معروفهبه عکس جنی اشاره میکن
_ جنی کیم.... ام.. چیزه زیادی درموردش پیدا نکردم فقط اینکه دوست صمیمی پارک رزانه و همراه اون به ارتروز اونده و از چند نفر شنیدم تو این مدت کم توی درساش خیلی خوب عمل کرده
ته یانگ اون عکسی که دستش بود رو پرت کرد روی میز و گفت
+ پارک چهیونگ.... کیم جنی.... این دوتا چجوری الان زندن...ته یانگ داد زد و سوبین توی جاش پرید
_ نمیدونم.... این خیلی عجیبه.... چهیونگ رو که خدایان کشتن...جنی رو هم که خودتون کارشو ساختین
عجیبه که الان زندنبعد چند لحظه سوبین با یاداوری چیزی یکی از عکسای روی میز رو گذاشت جلوی ته یانگ و گفت
+ ولی...از چند نفر شنیدم که..جنی یه خواهر داره که توی همین مدرسه درس میخونه.... کیم... جیسوو انگشتشو به حالت اشاره میزاره روی جیسو که توی عکس کنار جنی بود
ته یانگ تک خنده ای میکنه و عکسو و برمیداره
_ چرا به این فکر نکردم که میتونه کار جیسو، یکی از مزاحمای همیشگیم باشه
.
.
.
.
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _لیسا خسته و تلو تلو خوران داشت به اتاقش میرفت و هر از چند گاهی هم تعادلشو از دست میداد
با اومدن ته یانگ به آرتروز خیلی اعصابش بهم ریخته بود و داشت کم کم نقشه ای که کشیده بود به کل خراب میشد
برای اینکه کمی اعصابش اروم بشه رفته بود توی جنگل نزدیک مدرسه و کل نیروشو برای خالی کردن خشمش و صدمه زدن به اطرافش، هدر داده بود
در اتاقشو باز کرد و میخواست واردش بشه که یهو چیزی محکم اونو به داخل حل داد و خودش وارد شد و در رو پشت سرش بست
لیسا دید تاری داشت و درست متوجه اطرافش نبود....
چند بار پلک زد تا دیدش کمی واضح بشه
با دیدن فرد رو بروش کمی جا خورد و بعد با بی حالی و صدای اروم که دست کمی از زمزمه نداشت گفت

DU LIEST GERADE
Hell like Paradise
FanfictionHell like paradise دبیرستانی که خیلی مرموزه و وسط کوه های ترسناکه و پر از دانش اموزای مغرور و خودشیفته هست چی میشه اگه اونا موجود ماورا طبیعی باشن که حتی روح انسان ها هم خبر نداره و ممکنه انسان هایی که تو اونجا هستن و به کام مرگ ببرن........... ...