.。.:*☆⓪مقدمه⓪☆*: .。.

671 186 57
                                    

۱۵ سال قبل

- بر اساس آزمایشات متوجه شدیم پسر شما ناتوانی ذهنی داره. خانم و آقای دو.

آقای دکتر در حالیکه به تخته شاسی توی دستش نگاه می کرد، با صدایی آروم رو به زوج رو به روش گفت. در همون حین چهره ی خانم و آقای دو غمگین شده بود و حس می کردند به خاطر نتایج آزمایشات قلبشون شکسته...

وقتی که کیونگسو سه سالش بود و هنوز نمی تونست حرف بزنه، خانم و آقای دو تصور کردند اون فقط دیر وارد سن رشدش شده اما وقتی که پسرشون وارد پنج سالگیش شد متوجه شدند حتما مشکلی وجود داره...

کیونگسو هنوز نمی تونست حرف بزنه و حرکاتش نسبت به همسن و سال های خودش غیر عادی به نظر می رسید. کیونگسو متفاوت رفتار می کرد. اون چیز های ساده ای مثل بلند شدن، منتظر موندن، بیدار شدن رو متوجه نمی شد. حتی توی مدرسه مشکل یادگیری داشت. نمی تونست چیزی بخونه، بنویسه، نقاشی بکشه یا حتی رنگ کنه.

فکرشو کنین که کیونگسو توی غذا خوردن هم مشکل داشت... اون نمی تونست از قاشق و چنگال استفاده کنه و احتمالا به همین خاطر بود که با دستاش غذا می خورد و همیشه دور دهنش کثیف بود. همون طور که زمان سختی رو برای ارتباط برقرار کردن با بقیه بچه ها می گذروند؛ گوش کردن و انجام دادن قوانین هم به شدت براش طاقت فرسا بود...

زمانی که کیونگسو هشت ساله شد؛ ترجیح داد که بیشتر اوقات وقتش رو به تنهایی بگذرونه چون وقتی که کنار همسن و سالای خودش بود همیشه کارشون به دعوا می کشید... وسایلی رو که فکر می کرد برای خودش نیستند رو می کشید و پرت می کرد و نمی دونست داره به بقیه آسیب میزنه...

کیونگسو همه رو میزد و فکر می کرد فقط داره با اونها بازی می کنه و هر وقت که حس می کرد والدینش کنارش نیستن می زد زیر گریه... یه بچه هشت ساله عادی هیچ وقت اینطوری رفتار نمی کنه و همین علتی شد که پدر و مادر کیونگسو بالاخره تصمیم گرفتند اون رو پیش روانپزشک ببرن...

به خاطر همینه که اونا الان اینجا، توی مطب دکتر هستند و از خبری که بهشون داده شده پریشونن...

- من فکر می کردم به خاطر تربیت بدی که برای کیونگسو داشتم احتمالا پدر افتضاحی بودم...

آقای دو درحالیکه به پسرش که توی اتاق انتظار نشسته بود، نگاه کرد گفت...

- ولی این دلیلش نبود. پسر من مریضه. اون یه بچه خاصه...

خانم دو با ناراحتی پرسید:

- درمانی... درمانی براش وجود داره؟

- من متاسفم ولی درمانی برای آی دی وجود نداره خانم. ما فقط می تونیم با کیونگسو جلسات روان درمانی داشته باشیم...

خانم و آقای دو ناراحت، ساکت شدند. آقای دو دست همسرش رو فشار داد...

- این به این معنیه که می تونه یه زندگی خوب داشته باشه؟

[Completed] •⊱ I Promise You ⊰• (KaiSoo) Persian TranslationDonde viven las historias. Descúbrelo ahora